به گزارش نفت ما ،بار اول عکسش را در روزنامه ها دیدم. در مراسم تقدیم استوارنامهاش به آقای دکتر حسن روحانی رئییس جمهوری اسلامی ایران در تهران. لباس سنتی نروژی (بوناد) به تن داشت و روسری آبی که موهایش را پوشانده بود. عکسی که بعدها در بسیاری از شبکههای اجتماعی نیز منتشر شد و مخالفان و موافقان بسیاری داشت. ترکیب حجاب و بوناد تفسیرهای گاه عجیب و غریبی داشت اما برای من در نگاه اول نشان از زیرکی سفیری داشت که در موقعیتی چالش برانگیز تلاش کرده بود دل هر دو طرف را به دست بیاورد. این بار اما همان عکس را در قاب سادهای در دفتر کارش در تهران دیدم کنار عکس بزرگی از هارالد پادشاه نروژ و پرچمهای دو کشور. او که سابقه فعالیت در نمایندگیهای نروژ در بیروت و داکا را نیز در کارنامه خود دارد در تهران مورد استقبال محافل سیاسی و اقتصادی قرار گرفته است.
«اود-لیسه نورهیم» با لبخند همیشگیاش ما را پذیرفت و با ملاحظه کاری معروف نروژیها، به سوالات ما در خصوص آینده روابط اقتصادی ایران و نروژ، نحوه توزیع درآمدهای نفتی در دولت رفاه و رویکرد دولت نروژ نسبت به برابری جنسیتی پاسخ داد.
* خانم سفیر؛ شما نقش انرژی در آینده روابط ایران با نروژ را چگونه می بینید ؟ چه چشم اندازی برای همکاری و بازگشت شرکتهای نفتی نروژی در صنعت نفت و گاز ایران در پسا برجام چگونه تصور می کنید؟
به عقیده من انرژی نقش مهمی در دوران پسابرجام میان دو کشور ایران و نروژ خواهد داشت و هر دو طرف از آن بهره می برند. گرچه برای اظهارنظر درباره میزان این همکاری ها هنوز زود است. تنها چند روز از رفع تحریم ها می گذرد و زمان لازم است.
امیدوارم که با رفع همه تنشها و شفافیت عملکرد ایران شاهد حضور شرکتهای نفت و گاز نروژی در بازار ایران باشیم. باتوجه به اجرای برجام و رفع تدریجی تمام موانع و تحریمها، زمینه برای حضور شرکتهای بزرگ نروژی دربازار ایران مساعدتر از گذشته شده است.
شرکتهای نروژی علاقمند به حضور مجدد در ایران هستند به خصوص شرکتهای نفت و گاز به دنبال بازارهای سرمایه گذاری جدیدی هستند و ایران از این نظر بسیار حایز اهمیت است چون شرکت هایی مانند استات اویل از قبل حضور موفقی در بازار ایران داشته اند و این پیش زمینههای مثبت برای دو طرف یک مزیت مهم به شمار می آید.
سرمایه گذاران نروژی و شرکتهای خدماتی نفت و گاز، پرورش آبزیان و بسیاری از حوزههای دیگر پس از دستیابی به برجام، ارزیابیهای اولیه شان را آغاز کرده بودند و هم اکنون آماده حضور در بازار ایران هستند.
در مجموع به آینده روابط دو کشور در زمینه نفت وگاز خوشبین هستم.
*آیا امکان تدوین برنامه ای همانند INTSOK در صنعت نفت ایران وهمچنین انتقال دانش وفناوری نروژی در صنعت نفت ایران امکانپذیر است؟ نروژ در این زمینه چه کمکی می تواند به ایران بکند؟
اگر شرکت های نفت وگاز ایرانی علاقمند به برنامه ای مشابه INTSOK باشند، یقیناً این شرکت با کمال میل تجربه واطلاعات خود را در اختیارشان خواهد گذاشت.
به عقیده من ایران نسبت به آموزش و به روزرسانی نیروی کار خود در حوزه نفت و گاز علاقمند است و فکر می کنم دانشگاه های نروژ برای دانشجویان ایرانی در حوزه نفت و گاز جالب باشد.اضافه می کنم که سفارت نروژ همواره از ارتباطات فرهنگی وآموزشی میان دو کشور استقبال کرده است وتبادل دانشجویان واعضای هبات علمی بخش مهمی از آن را نشان می دهد.
*تجربه نروژ در مدیریت درآمدهای نفتی چگونه می تواند در آزاد سازی درآمدهای نفتی ایران در پسا تحریم بکار آید؟
نروژ رویکرد بلندمدتی در سیاستهای اقتصادی خود اتخاذ کرده است. ما از ابتدای کشف نفت نگران بیماری هلندی در اقتصاد بودیم، بنابراین شرکت استات اویل علاوه بر صندوق ذخیره ارزی تاسیس شد. وجود یک اجماع سیاسی در نروژ باعث می شود که تنها ۴ درصد از درآمدهای نفتی در بودجه سالانه نروژ لحاظ شود. ضمن اینکه نروژ با ایجاد ساختار مالیاتی محکم و جدی فاصله میان فقیر وغنی را کم کرده است. هم اکنون درآمدهای نفتی نروژ در سراسر جهان سرمایه گذاری می شود و سود حاصل از آن صرف بالا بردن رفاه در حوزههای بهداشت و آموزش و غیره می شود.
به نظر من، ایران و سایر کشورها می توانند از تجربه نروژ در تاسیس صندوق ذخیره ارزی که هدف اصلی آن تامین نسل های آینده است استفاده کنند که لازمه آن انظباط مالی و سیاسی است، اما فکر می کنم روش سازماندهی نروژ ، تجربه ایست که دیگر کشورها می توانند از آن بیاموزند.
*در شرایطی که قیمت نفت برنت به بشکه ای 28دلار رسیده است؛درحالیکه تولید هر بشکه نفت در نروژ 36.10 دلار می باشد راهکار دولت نروژ برای برون رفت از این وضعیت چیست؟آیا تولید نفت در این شرایط به صرفه است؟
بهای پایین نفت در حال حاضر البته تاثیر خود را بر تمام کشورهای تولید کننده نفت می گذارد و نروژ هم از این قاعده مستثنی نیست. دولت نروژ از این کاهش قیمت به عنوان فرصتی برای بررسی در راستای متنوع ساختن اقتصاد خود بهره می برد. به عبارت دیگر، کاهش وابستگی به نفت. ناگفته نماند که نروژ در مقایسه با بسیاری از کشورها در جایگاه بهتری است، نروژ نرخ بیکاری نسبتاً پایینی دارد و صندوق ذخیره ارزی که به جای مصرف تمام پول نفت در بودجه های جاری، رفاه نسل های آینده را تضمین می کند. با این همه، نروژ نیز در آینده نزدیک با چالشهای اقتصادی دست به گریبان خواهد بود و بیشتر مردم این کشور باید خود را با اقتصاد فعلی که رشدش با سالهای گذشته متفاوت است، سازگار کنند.
*با توجه به اینکه شما به عنوان سفیر نروز در تهران زن هستید، نقش زنان در صنعت نفت و توسعه نروژ را چگونه ارزیابی می کنید و این تجربه در صنعت نفت ایران چگونه می تواند به کار آید؟
امروزه زنان نقش محوری در پیشبرد هدفهای دولت رفاه نروژ دارند. زنان نروژی بعد از جنگ جهانی دوم وارد سیاست شدند و اکنون ۴۰ درصد پستهای دولتی در دست زنان است و سهم زنان از جایگاههای تصمیمسازی و تصمیمگیری نیز مطلوب است به گونهای که ۴۲ درصد کرسیهای پارلمان و ۵۰ درصد پستهای دولتی نروژ نیز در اختیار زنان است.
سهم زنان در تولید ناخالص داخلی، بر اساس مشارکت در بازار کار، از کل فعالیت شرکتهای نفتی در نروژ بیشتر است وزنان نروژی توانسته اند میان فعالیتهای اقتصادی ونقش مادری خود توازن برقرار کنند.
موفقیت دولت رفاهی نروژ مدیون حضور زنان در عرصههای اجتماعی و سیاسی است و امیدوارم که بتوان این تجربه را به ایران هم منتقل کرد. البته زنان ایرانی موفقیتهای علمی و تحصیلی داشته اند و این موضوع برای شرکتهای اقتصادی نروژی حائز اهمیت است و حتما نگاه ویژهای به استفاده و استخدام نیروهای کارآمد زن در اجرای طرحهای آینده خود در ایران خواهند داشت.
دولت رفاه نروژ، سیاست و تسهیلاتی برای زنان دارد و در مورد مرخصی زنان کارمند نروژ باید بگویم که مرخصی زایمان ۱۲ ماه است که بین والدین تقسیم میشود و ۶ماه اول مادر و ۶ماه دوم پدر به مرخصی میروند و برای ۹ ماه صد در صد حقوق و برای ۳ ماه بعد ۸۰ در صد حقوق دریافت میشود و در این مدت فرصت و موقعیت شغلی افراد کاملا حفظ و تضمین میشود.
*سپاس از شما خانم سفیر که وقتتان را در اختیار مجله عصر کیمیاگری گذاشتید.
**...من نیز تشکر می کنم...