۰
plusresetminus
تاریخ انتشاريکشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۷
کد مطلب : ۵۲۱۸۲

توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، نیازمند شجاعت همه مدیران دولتی و خصوصی است

توسعه هر صنعتی از جمله انرژی بادی فراتر از منابع مالی را می طلبد، همت می خواهد و شجاعت، شهامت روبرو شدن با واقعیات، قبول کاستیها و در اولویت قرار دادن منافع ملی. آن گاه است که می توانیم در مقابل گذشتگان و آیندگان این مرز و بوم سر بالا بگیریم و خجل نباشیم.
توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، نیازمند شجاعت همه مدیران دولتی و خصوصی است
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ، دکتر «سید هاشم اورعی»، رئیس هیات مدیره انجمن علمی انرژی بادی ایران  در گفت و گو با نفت ما گفت: در آخرین ارزیابی انجمنهای علمی کشور که همه ساله از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری انجام می گیرد، انجمن علمی انرژی بادی ایران موفق شد بالاترین رتبه را که A است کسب نماید. همچنین در آخرین کنفرانسی که در تیر ماه گذشته برگزار شد، شاهد حضور بالغ بر 500 شرکت کننده بودیم که حدود 100 نفر از آنان از سایر کشورها آمده بودند. حضور چشمگیر خارجیها از جمله مدیرعامل انجمن انرژی بادی اروپا، مدیرعامل انجمن صنایع انرژی بادی دانمارک و افراد سرشناس دیگر برای سخنرانی در شرایطی که طبق قانون جدید آمریکا چنانچه اروپاییان به ایران سفر کنند برای رفتن به آمریکا نیاز به اخذ ویزا خواهند داشت، نکته بسیار مهم و موفقیت چشمگیری به شمار می رود و در عمل خط بطلانی بر این نیت سیاستمداران و سیاستگذاران آمریکایی می کشد که قصه داشته و دارند ایران را از نظر اقتصادی و تکنولوژی ایزوله کنند و از این مسیر توسعه همه جانبه کشور را به چالش بکشند.   آقای دکتر به نظر جنابعالی چالشهای عمده توسعه صنعت انرژیهای تجدیدپذیر ایران بویژه بادی کدامند؟ در ابتدا باید تاکید کنم که در حالی که دولت یازدهم به پایان کار خود نزدیک می شود، به اعتبار آشنایی و ارادت 25 ساله اطمینان می دهم که تجدیدپذیرتر از آقای مهندس چیت چیان و آقای دکتر صادق زاده در کشور نداریم. اما کجای کارقرار داریم؟ چنانچه معیار سهم انرژیهای تجدیدپذیر از کل انرژی الکتریکی مصرفی کشور باشد، که هست، تجدید نشده­ایم، تک ماده هم به کمکمان نیامده و یک ضرب مردود شده­ایم! پس گیر کار کجاست؟ در کجا راه را اشتباه رفتیم که این چنین از ناکجا آباد سر در آوردیم؟ به نظر من، وقت تعریف و تمجید سرآمده و بر همه ما حجّت است که با نگاهی واقع بینانه و بدون در نظر گرفتن منافع فردی، صنفی و حزبی، تنها و تنها منافع ملی را ملاک قرار داده و به آسیب شناسی جدی بپردازیم. اگر در توسعه انرژی بادی مردود شده­ایم، ببینیم کجا قبول شده­ایم. از زیرزمین شروع کرده و به بالا بیاییم. آیا در استفاده از منابع نفت و گاز، این ثروت عظیم خدادادی درست عمل کرده­ایم؟ قضاوت را به عهده مخاطبان می­گذارم. همچنین در مقابل نسلهای بعدی مسوولیم. چگونه می­توان انتظار داشت که با منابع زیرزمینی و روزمینی چنان کرده ولی در آسمان چنین کنیم؟ آیا می توان انتظار داشت که در بخش باد، بر خلاف سایر موارد، از این نعمت خدادادی به طرز مطلوب استفاده کنیم؟ در این مورد نیز قضاوت را به خوانندگان وامی گذارم و دوباره می­پرسم، اِشکال کار کجاست؟ برای یافتن جواب باید به عقب­تر برگردیم و عمیق­تر نگاه کنیم. فرهنگ توسعه نداریم و توسعه فرهنگی را برنمی­تابیم. با خودمان قهریم و سر آشتی نداریم! در توجیه دلایل عدم توسعه انرژیهای تجدیدپذیر عمدتاً دو مورد زیر را می توانم مطرح کنم: اول؛ محدودیت­های قانونی: مگر این قوانین از آسمان بر سرمان ریخته شده و یا وارداتی اند و غرب و شرق برای ما صادر کرده اند؟! امثال بنده و شما آنها را وضع کرده و حتماً دلایل خود را داشته اند. ایجاد راهکارهای قانونی نیز خود بخشی از کار در این کارزار است. دوم؛ محدودیت­های مالی: این هم خود معضلی است. تا آنجا که به یاد دارم این مورد همواره دلیل (البته بهتر است بگویم توجیه) عدم توفیق در توسعه کشور بوده است. آیا کشورهایی چون عربستان سعودی، کویت، قطر، .... پول ندارند؟ پس چرا توسعه نیافته اند؟ و نیافته اند. توسعه یافتگی و برخورداری از منابع مالی فراوان دو مقوله متفاوتند. از طرفی به یاد بیاوریم که کشورهای ژاپن و آلمان در جنگ جهانی دوم بیشترین خسارت را دیدند و پول هم نداشتند. پس چطور امروز به بزرگترین قدرتهای اقتصادی آسیا و اروپا تبدیل شده اند؟ آنجا راه را اشتباه رفته ایم که رسالت را "صرف پول" پنداشته ایم و نه "خلق پول". استدعا دارم همگی عینکهای سیاسی را از چشمان خود برداریم و فقط و فقط منافع ملی را مد نظر قرار دهیم. توسعه زیربنایی کشور، که انرژیهای تجدیدپذیر از جمله انرژی بادی، از ارکان آن است، شجاعت همه دست اندرکاران دولتی و خصوصی را می طلبد. چه نیکو نوشت امیرکبیر، این ابرمرد تاریخ معاصر ایران که " تا قبله عالم بدانند که اداره امور مملکت به سفارش عمه و خاله نمی توان کرد". بیایید قبول کنیم که دیگر نمی توان به پیام "بخواب که ما بیداریم" بسنده کرد و در توجیه عمل (و یا در واقع بی عملی) خود به نسل و نسلهای بعد نمی ­توانیم بقول بیهقی بگوییم: "تقدیر در کمین بود و کار خویش می کرد". یعنی اینگونه از خود سلب مسوولیت کنیم و همه را به دست تقدیر بسپاریم. این ملاحظه کاری ها هزینه هنگفتی بر دوش ملت گذاشته و می گذارد.  بیایید نگاهی منصفانه به این معیارها بیندازیم و ببینیم در این زمینه چقدر کار واقعی کرده ایم (البته لازم است تاکید کنم که منظور از کار واقعی به اصطلاح تولید علم و یا انتشار مقاله ISI نیست، چون بنده شک دارم که این دو مقوله مسئله امروز کشور باشد. نگرانم که این امر ما را از مسیر اصلی خود که همانا توسعه همه جانبه کشور است منحرف کرده باشد). اما برای ارزیابی عملکرد خود در بخش برق معیارهایی زیر را می توان در نظر گرفت: 1.مقایسه ظرفیت منصوبه نیروگاهی و پیک بار، 2. راندمان نیروگاهها، 3.تلفات شبکه توزیع، 4.مدیریت مصرف، 5. انرژی­های تجدیدپذیر. اگر بخواهم مورد آخر را که موضوع بحث است باز کنم باید بپرسیم در موارد زیر چقدر کار واقعی کرده ایم: 1.پتانسیل سنجی، 2.نقشه راه توسعه این صنعت، 3.مدلهای اقتصادی و  مشارکت خارجی، 4.مزیتهای صنعتی کشور، 5.الزامات اتصال به شبکه. آیا موارد فوق هم همه "لنگ پول" است؟ این موارد لازمه توسعه صنعت انرژی­ تجدیدپذیر است و یک شبه فراهم نمی شود. نگرانی من آنست که چنانچه با بالا رفتن قیمت نفت شرایط مالی فراهم گردد آن وقت همگی شتابان بدنبال قیر و قیف بگردیم. پس بیایید با هم عهد ببندیم و نگذاریم این هم بشود دریاچه ارومیه که در کمال شگفتی همگان یک شبه خشک شد! توسعه هر صنعتی از جمله انرژی بادی فراتر از منابع مالی را می طلبد، همت می خواهد و شجاعت، شهامت روبرو شدن با واقعیات، قبول کاستیها و در اولویت قرار دادن منافع ملی. آن گاه است که می توانیم در مقابل گذشتگان و آیندگان این مرز و بوم سر بالا بگیریم و خجل نباشیم. غربی ها خیلی ایراد دارند ولی معتقدم اگر کاری را درست انجام می دهند خوب است ما نیز درس بگیریم و از آن به نحو مطلوب استفاده کنیم. در سال 2009 دولت وقت انگلستان، تحت فشار افکار عمومی تن به تشکیل کمیسیونی مستقل جهت بررسی دلایل و توجیهات تصمیم دولت مبنی بر حضور نظامی در عراق در سال 2003 داد. این کمیته پس از 7 سال کار مداوم نتایج کار را هفته پیش در گزارشی بالغ بر 2 میلیون و 600 هزار  کلمه در 13 جلد منتشر کرد. منظور محتوای آن نیست، بلکه مراد روش کار است. پیشنهاد می کنم وزارت نیرو در این زمینه پیشقدم شده و کمیته ای مستقل (تاکید می کنم مستقل) را مامور بررسی همه جانبه دلایل عدم توفیق در توسعه انرژی­های­ تجدیدپذیر نموده تا ظرف دوره ای 6 ماهه، پیشنهادهای سازنده ای نیز در این زمینه ارائه نماید. این کار واقعاً لازم است، بالاخره باید معلوم شود که چرا در شرایطی که هزاران هزار هکتار زمین مستعد برای احداث نیروگاه بادی در کشور وجود دارد، دعوای اصلی بر سر زمین است. این پیشنهاد را از این نظر ارائه می دهم که حاصل آن فراتر از نتایج این بررسی خواهد بود. اصولاً به لحاظ فرهنگی ما اهل آسیب شناسی نیستیم، همه چیز را می دانیم و همه مشکلات و کاستیها را هم به حساب ناتوانیهای قبلی می گذاریم. مدیریت ما دچار روزمرگی مفرط است و به برنامه ریزی و آسیب شناسی بهاء نمی دهیم. چون با مشکلی مواجه شویم بلافاصله و به صورت ناخودآگاه به جای اینکه به بررسی عوامل و راههای پیشگیری در آینده بیندیشیم، دنبال این هستیم که گناه را گردن چه کسی، البته غیر از خودمان، بیندازیم! من به سهم خود در طول سالها سعی کرده ام که مدیران را به پرداختن به مواردی چون برنامه ریزی بلندمدت و آسیب شناسی کاستیها ترغیب نمایم، لیکن در عمل کمتر توفیقی در این زمینه حاصل شده است. البته بد نیست این را هم بگویم که در آغاز دوره مدیریت خود این عزیزان قول می دهند نسبت به این چنین مواردی اقدام جدی نمایند، لیکن نمی دانم چرا " چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند"!  به وضوح مشهود است که قدرت روزمرگی سیستم قوی تر از خواست قلبی مدیران ماست و کمتر کسی موفق به شکستن این حلقه باطل می شود. پرداختن به چنین مواردی ضروری است تا با رفع موانع راه برای توسعه هر چه بیشتر این صنعت فراهم گردد. باشد که با چنین اقدام شجاعانه­ای این فرهنگ "کی بود کی بود من نبودم" و "قیمه بادمجانی" را کمی کم رنگ کرده و قبول کنیم که پذیرش واقعیات و کاستیها پیش شرط موفقیت و توسعه است. آقای دکتر با تشکر از توضیحات مبسوطی که ارائه فرمودید در خاتمه و به عنوان سوال آخر، جنابعالی آینده انرژی بادی در کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟ سوال بسیار خوبی مطرح کردید، من اصولا آدم خوش بینی هستم و حقیقت اینست که ملاحظات زیست محیطی مساله ای نیست که فقط مربوط به چند سال آینده باشد و به سرعت حل شود. بر کسی پوشیده نیست که همه کشورهای جهان باید در سیاستهای خود مبنی بر آلودگی محیط زیست بازنگری جدی داشته باشند. یکی از سیاستهایی که در این راستا دنبال می شود حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی است. این دیگر یک خواسته و نظر نیست بلکه یک واقعیت و الزام است. بسیاری از کشورها در این مسیر قرار گرفته اند و گامهای بزرگی نیز برداشته اند. ما در کشورمان در آغاز راهیم، لیکن قطعا واقعیت موجود زیست محیطی و اقتصادی ما را نیز به سمت حرکت در مسیر توسه انرژیهای تجدیدپذیر سوق خواهد داد. بد نیست به این نکته اشاره کنم که در کشورمان اغلب فکر می کنند که انرژیهای تجدیدپذیر از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست، در حالیکه در حال حاضر به عنوان مثال در اروپا اقتصادی ترین نوع انرژی، انرژی بادی در خشکی می باشد. من امیدوارم با تداوم حرکتی که در زمینه توسعه صنعت انرژی بادی کشور آغاز شده است در آینده نه چندان دور شاهد شکوفایی این صنعت در کشور باشیم. در پایان این نکته را هم عرض کنم که در برنامه ششم، توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور که امسال آغاز شده است 5000 مگاوات ظرفیت تولید انرژی تجدیدپذیر در نظر گرفته شده است که قطعا بیشتر آن از طریق مزارع بادی تامین خواهد شد. امیدوارم تمام مراجع ذیربط، فعالان صنعت باد، مراکز علمی و پژوهشی و همچنین انجمن علمی انرژی بادی ایران دست به دست هم داده تا با هم افزایی و ایجاد شرایط لازم، شاهد تحقق این مهم در کشور عزیزمان ایران باشیم. این حداقل وظیفه و مسوولیت همگی ما نسبت به نسل و نسل های بعدی است. گفت و گو از : شادی رضوی
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی