۱۱
۶
plusresetminus
تاریخ انتشاريکشنبه ۱۳ تير ۱۴۰۰ - ۰۷:۳۹
کد مطلب : ۱۳۶۷۸۲
مدیر عامل اسبق "متن" در گفت و گو با "نفت ما": 

پرورش مدیران؛ مهمترین وظیفه وزیر نفت دولت سیزدهم

گفت و گو: نادعلی بای-میثم قدیری
سعدونی معتقد است که صنعت نفت، امروزه در نهایت ناکارآمدی قرار دارد و در میادین نفتی ۱۶ سال و در پارس جنوبی چهل سال عقب مانده ایم. با توجه به قطع انتقال دانش و تجربه مدیران بین نسلی در هشت سال گذشته، پرورش مدیران مهمترین وظیفه وزیر نفت دولت سیزدهم است.
ناجی سعدونی
ناجی سعدونی
"ناجی سعدونی" مدیر عامل اسبق شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) و مدیرعامل سابق شرکت نفت و گاز پرشیا که کوله باری از دانش و تجربه را با خود دارد، در گفت و گو با خبرنگار آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی"نفت ما "، دیدگاههای خود را در خصوص مسائل صنعت نفت و رفع آنها در دولت سیزدهم به اشتراک گذاشته است. سعدونی معتقد است که صنعت نفت، امروزه در نهایت ناکارآمدی قرار دارد و در میادین نفتی 16 سال و در پارس جنوبی چهل سال عقب مانده ایم. با توجه به قطع انتقال دانش و تجربه مدیران بین نسلی در هشت سال گذشته، پرورش مدیران مهمترین وظیفه وزیر نفت دولت سیزدهم است. زنگنه علاوه بر عدم انجام وعده های خود در توسعه صنعت نفت و گاز، خسارت 40 میلیارد دلاری در فاز 11 پارس جنوبی و آزادگان جنوبی وارد کرده است. با این مقدمه، در ادامه متن گفتگو تقدیم مخاطبان می شود. 
 
صنعت نفت، امروزه در نهایت ناکارآمدی قرار دارد
 ناجی سعدونی در ابتدا اعلام کرد که برای تبیین وضعیت کنونی صنعت نفت بایستی چالشهایی که این صنعت با آن دست به گریبان است به صورت دقیق مطرح شود تا مدیریت کلان این وزارتخانه در دولت سیزدهم برای رفع آنها التفات و اهتمام داشته باشند.  امروزه صنعت نفت در نهایت ناکارآمدی و رکود خود قرار دارد و همه کارشناسان امر نسبت به آن متفق القول هستند. اگر از بحث توسعه و سرمایه بگذریم، نهایت ناکارآمدی خود معضل بزرگی است، اگر تولید و رونقی بود، سیستم صنعت نفت مثل ساعت کار می کرد و تحت تاثیر سوء مدیریت قرار نمی گرفت.  هر وزیری هم که بخواهد در دولت سیزدهم با این مدیران کار کند، متاسفانه با نهایت نارضایتی نیروی انسانی مواجه خواهد بود. 
 
عقب ماندگی 16 ساله در بهره برداری از میادین نفتی
 در مورد عقب ماندگی توسعه در صنعت نفت، به عنوان فردی که نقش کلیدی در توسعه صنعت نفت بعد انقلاب داشته و در 600 هزار بشکه از افزایش ظرفیت تولید نفت کشور نقش آفرین بودم و در تصمیم سازی، اجرا، مذاکره قراردادی و امضای قرارداد نقش داشتم باید بگویم که در 8 سال وزارت نفت زنگنه در دولت روحانی حتی یک میلیون بشکه اضافه تولید نکردیم و حداقل 16 سال عقب افتادیم. توسعه
امروز هفت سال دیگر جواب می دهد. بهره برداری ایران از میادین خود در مقایسه با سایر اعضای اوپک 16 سال عقب افتاده است. ما در این هشت ساله اخیر، علاوه بر عدم توسعه میادین نفتی، موضوعات کلیدی مثل مدیران باتجریه را از دست دادیم، چه مدیرانی که به روند طبیعی بازنشسته شدند و چه مدیرانی که جایگزین شدند و چه مدیرانی که از چرخه مدیریتی حذف شدند. مسیر صنعت نفت را با یک سری گزینش ها به نحو ضعیف تری جلو بردیم. ما کماکان با مشکل ورود سرمایه خارجی مواجهیم و در زمینه جذب نقدینگی داخلی هم موفق نبوده ایم. بهرحال تجربه بانکهایی مثل صادرات، ملت، تجارت و سپه در صنعت نفت موفق نبوده است چون بانکهای ما فکر می کردند که نفت محل پول پارو کردن است و خودشان مجری شدند. بهرحال تجربه تلخی بود. اگر زمانی ما با اینپکس ژاپن یا توتال مذاکره می کردیم و قرارداد میدان بسته می شد، ارزش سهامشان بالا می رفت. سرمایه های دیگر هم فضای نفت را نمی شناسند.  در بحث واگذاری و مردمی کردن سهام شرکتهای ملی نفت و گاز هم نباید سعی و خطا داشته باشیم بلکه باید با شناخت و برنامه عمل بکنیم.تحریم و آثار آن هم که صنعت نفت را فلج کرده است. 
 
قطع انتقال دانش و تجربه مدیران بین نسلی
 در این هشت سال اخیر، مدیران باتجربه حذف شدند و در لایه های میانی قرار گرفتند حتی تعامل با نیروی انسانی و مسیر تکاملی شان حذف شد. این حذف مدیران از صحنه البته روند طبیعی هم دارد و انتقال بین نسلی را هم از دست داده ایم. مثلا در مناطق نفت خیز یا سایر شرکتهای نفتی، 7-8 سال پیش اگر مدیر عامل آن عوض می شد، معاونانشان شایستگی تصدی سمت مدیر عاملی را داشتند، ولی الان اینگونه نیست و بحث اینست چه کسی را به عنوان مدیرعامل انتخاب کنیم.  صنعت نفت ایران 110 سال سابقه دارد و پله پله درست شده است و در این هشت سال اگر تعمدی نباشد یک سهو بزرگی انجام شده که این صنعت را نابود کرده ایم.  
 
تجدید روند صعودی قطر و روند افولی ایران در بهره برداری از پارس جنوبی 
 الان روند نزولی تولید گاز شروع شده و تصاعدی بالا می رود و تا 1407 به 350 میلیون متر مکعب در روز در عسلویه خواهد رسید. زمانی پالایشگاه فجر جم تا 115 میلیون متر مکعب در روز گاز تحویل می گرفت الان به 35 میلیون متر مکعب در روز رسیده و کمبودش را از عسلویه می گیرد.ایران هم اکنون روزانه حدود 1000 میلیون متر مکعب گاز با جمعیت 85 میلیون نفری اش، تولید می کند در حالیکه روسیه روزانه 2000 میلیون متر مکعب تولید می کند و 400 میلیون متر مکعب و بلکه بیشتر هم با جمعیت 150 میلیون نفری و با آن سرمای سیبری صادر می کند! ما روزانه 50 میلیون متر مکعب به ترکیه و عراق صادر می کنیم که باز با همانها و حتی با ترکمنستان مساله داریم. ما از سهم تزریق گاز به چاه های نفت مان می زنیم تا صادر کنیم در حالیکه باید روزانه 200 میلیون متر
مکعب تزریق کنیم ولی عملا 70 میلیون متر مکعب بیشتر تزریق نمی کنیم. مضافا مجتمع های پتروشیمی که در حال بهره برداری هستند و به بهره برداری خواهند رسید مثل دهلران، گچساران، دهدشت، ارغوان و ... را هم اضافه کنیم که آمده ایم و تعهدات تامین خوراک گاز ایجاد کرده ایم و از طرف دیگر شدت مصرف انرژی کشور هم بالا رفته است را در نظر بگیریم. با این اوصاف ما در روند نزولی تولید گاز قرار گرفته ایم، علیرغم اینکه تا 500 سال دیگر ذخایر گاز داریم.  در بحث زیر زمین میادین، دنیا و بازار منتظر ما نمی ماند، در پارس جنوبی قطر در تولید تجمعی دو برابر ما برداشت کرده و روند صعودی قطر آغاز شده ولی ما در روند نزولی قرار داریم.
 
زنگنه به وعده افزایش تولید نفت عمل نکرد 
در تولید نفت هم تولید بالقوه 3.8 میلیون بشکه ای در روز را داریم که 1.8 میلیون بشکه به پالایشگاهها می دهیم و الباقی را هم باید بفروشیم فرض کنیم تحریم هم نباشیم. حداقل 100 هزار بشکه کاهش تولید نفت در سال داریم. در بازه دولت بعدی، ما روزانه 100 هزار بشکه کاهش داریم، اگر از حالا شروع نکنیم و برنامه نداشته باشیم با توجه به افزایش جمعیت و افزایش 5 درصدی مصرف سالانه، فقط  600-500 بشکه در روز برای فروش خواهیم داشت. زنگنه در دفاعیه اش در مجلس برای رای اعتماد در سال 96 گفته بود که باید در میادین کارهای اساسی بکنیم و سه تا میدان بزرگ گچساران و مارون و اهواز، که 2.2 میلیون تولید بر عهده دارند تا ده سال دیگر که الان چهار سالش گذشته، اگر کاری نکنیم تولید نفت به 850 هزار بشکه در روز می رسد و متاسفانه ایشان نتوانست کاری بکند.  عراق تنها کشوری است که میزان فلرینگ اش را از  30 میلیون متر مکعب در روز به 10 میلیون متر مکعب رسانده و دو سال دیگر فلرینگ ندارد و همین گازی را که از ما وارد می کند، دیگر نیاز نخواهد داشت. ما الان 45 میلیون متر مکعب در روز فلرینگ می سوزانیم که سالی حدود 3 میلیارد متر مکعب می سوزد.  در مورد ذخیره سازی هر کاری بوده در زمان دولت احمدی نژاد انجام شده است.
 
عقب افتادگی چهل ساله در پارس جنوبی نسبت به قطر
 قرارداد دوباره توسعه فاز 11 پارس جنوبی با توتال که ابتر ماند، یک فاجعه به تمام معنا برای وزارت نفت بود. در قرارداد اول با توتال، وقتی توتال پروژه را رها می کند، CNPC می ماند و می گوید 40 میلیون دلار خسارتم را بدهید بیایم. رستم قاسمی در روزهای آخر وزارتش گفت پتروپارس و ملی حفاری بیایند و توسعه فاز 11 را انجام بدهند.  اگر این دو شرکت داخلی می ماندند 80 درصد کار توسعه فاز 11 جلو می رفت. ولی ما چیکار کردیم رفتیم و دوباره به توتال دادیم که با CNPC بازی کرد و توتال اطلاعات را کامل گرفت و رفت و ضعف های ما را می دانست لذا الان قطر حرکت توسعه ای دوم خود را انجام داده و تا می تواند حفاری بیشتر، حفاری افقی، متراژ حفاری بیشتر و تقویت فشار گاز دارد و ما دوباره عقب افتادیم. چهار سال است که توتال رفته و قطر چهار سال است که جلو افتاده ولی ما چهل سال عقب افتاده ایم! 
فرسودگی تاسیسات داریم که یدکی اش موجود نیست. من دغدغه نفت را نه به خاطر نفت بلکه به خاطر آینده کشور دارم.  
 
خسارت 40 میلیارد دلاری در فاز 11 پارس جنوبی و آزادگان جنوبی
 در آخر سال 1390 با آقای رستم قاسمی وزیر نفت
به چین رفتم و قرارداد آزادگان جنوبی را با بشکه ای 17.500 امضا کردم. چینی ها متعهد شدند که در سال 1395 ، در فاز اول 300 هزار بشکه از این میدان تولید کنند و تحویل بدهند و از 35 ماه بعد قرارداد فاز 2 را شروع کنند و در 97 هم تا 600 هزار بشکه نفت تحویل دهند. اگر نمی دادند ما تو سرشون می زدیم. اگر قرارداد را انجام نمی دادند باید اخطار می دادیم از پاداش شان کم می کردیم. ولی ما بیرون کردیم به این دلیل که کار انجام نمی دهند. رفتیم قرارداد آزادگان شمالی را امضا کردیم که تا الان 12 میلیارد دلار نفت آن صادر شده است. اگر قرارداد آزادگان جنوبی اشتباه بود از آزادگان شمالی هم باید چینی ها را بیرون می کردیم. این یک خطای تاریخ با هزینه بالاتر از کرسنت بود. 20 میلیارد ضرر کردیم نه عدم النفع. این ضرر قطعی در یک میدان نفتی مشترک است. 10 میلیارد دلار دیگر هم رویش بگذارید. عقب افتادگی در توسعه 8 سال نیست امروز شروع کنید هفت سال دیگر نتیجه می گیرید. زنگنه در هشت سال دولت روحانی چیکار کرد.حتی نکرد توسعه این میادین را روز اول به داخلی ها بدهد. آزادگان را سه تیکه کرد و روز آخر که می خواهد برود به پرشیا، پاسارگاد و  پتروپارس داد، مگر پترو پارس توسعه نفت کار کرده مگر mdp  برای میدان نفتی تهیه کرده است. این چه توجیهی است. 8 سال خطا کردیم و 8 سال برای بقیه خط و نشان می کشیم که اینجوری کار کنید. ضرر میدان آزادگان جنوبی 20 میلیارد دلار بود و ضرر فاز 11 هم 20 میلیارد دلار که جمعا 40 میلیارد دلار می شود در حالی که اگر توسعه کامل فاز 11 و آزادگان با 12 میلیارد دلار انجام می شد. شخص زنگنه مسوول خسارت 40 میلیارد دلاری در آزادگان جنوبی و فاز 11 پارس جنوبی است. این خسران محض است. در میادین غرب کارون، در یاد آوران (بویژه لایه نفتی فهلان)، آزادگان شمالی ، آزادگان جنوبی، یاران و جفیر از زیرساخت تا تولید را من توسعه دادم که نشان می دهد کسانی بوده اند در شرایط تحریم این کارها را کرده اند. الان چه، در زمستان هورها را آب فرا می گیرد و 300 میلیارد تومان خرج جاده سازی می کنند و دوباره زمستان بعد همینطور. چاه حفاری کردند لوله ندارند، لوله دارند مانیفورد ندارند، مانیفورد دارند کارخانه ندارند. از 6 میلیارد دلار 3.5 میلیارد دلار خرج کردند ولی یک بشکه نفت اضافه نکرده اند. از این مصادیق تا دلتان بخواهد است. چنگوله، فرزاد، رشادت و فروزان که مشترکند. الان میزان تولید در میادین غرب کارون 400 هزار بشکه در روز است در صورتی که باید 1.2 میلیون بشکه در روز تولید داشته باشد.
 
قطع
ریشه های صنعت نفت در هشت سال گذشته

 ایران در زمینه ذخایر نفت و گاز (هیدروکربوری) در جهان مقام اول را دارد. مضافا 110 سال سابقه صنعت نفت داریم. ایران 160 میلیارد بشکه درجا ذخایر قابل برداشت نفت دارد. در زیر زمین در بین همه کشورها در رتبه آخر جای داریم. تزریق گاز و فراز آوری با گاز هم نیمه تمام است و یک سوم هم انجام نمی شود. روسیه 12 میلیون بشکه در روز تولید نفت دارد در حالیکه نصف ما ذخایر قابل برداشت دارد. قدمت میادین روسیه با ما یکی است و در گسترده سیبری کار می کند بعد روسیه با 95 درصد واترکات، 5 درصد نفت تولید می کند. اگر واتر کات ما 20 درصد باشد نفت نمی توانیم تولید کنیم. روسیه با نصب صدهزار هزار تلمبه ESP و lifting  7.5 میلیون بشکه در روز و دو برابر برابر ما تولید نفت دارد. کل تلمبه های ما 200 دستگاه نمی شود. ما نسبت به همسایگان و سایر تولیدکنندگان نفت، وحشتناک عقب هستیم. تمام شاخصه های صنعت نفت ما منفی است. در راس وزارتخانه  باید مدیرانی قرار بگیرند که نفت را بشناسند. انتخاب وزیر نفت باید با دقت و حکمت باشد. وضعیت کنونی برای نفت فاجعه و ننگ است. در حالی که مصوبه افزایش ظرفیت پالایشی مجلس وجود دارد، ولی هنوز هیچ خبری است. سه سال دولت بعدی باز با خام فروشی همراه خواهد بود. اگر ستاره خلیج فارس به داد ما نمی رسید الان باید بنزین وارد می کردیم. ما تا قبل از بهره برداری از پالایشگاه ستاره خلیج فارس، سالانه فقط 5 میلیارد دلار فرآورده و کاتالیست وارد می کردیم. متاسفانه به صورت غیر محسوس تمام ریشه ها و پایه های صنعت نفت در هشت سال گذشته قطع شد. در کنار گذاشتن مدیران کارآمد امکان ندارد که این کار سهوی باشد. من در میادین غرب کارون برنامه دادم که 1.2 میلیون بشکه در روز در بازه 7 ساله تولید خواهیم داشت ولی الان همان 400 هزار بشکه در روز است که مال دولت احمدی نژاد است.  
چینی ها در آزادگان جنوبی گفتند که 720 میلیون دلار خسارت می خواهیم و تا حل این موضوع نمی توان در این میدان مشترک، کار بین المللی انجام داد.  نمونه دیگر بی کفایتی، میدان کیش که کمان بلاتکلیف است و فقط هزینه کردیم. نمونه های بسیار دیگر ترک فعل و عدم توسعه در میدان مشترک فاز 2 یادآوران، فهلیان و غیره اتفاق افتاد. این مثالها نشان می دهد که یا عاقل نبوده و یا بقیه هم نمی فهمیدند که صنعت مادر و کلید و پیشران کشور فلج شود.  من خودم با زنگنه هشت سال در دولت خاتمی کار کردم و دلم برایش می سوزد. ایشان فرصت توسعه و خدمت را به دلیل غرور و اختلاف با این و آن از دست داد و ملامت تاریخ را بر گردنش است. همین زنگنه در سال 92 گفت که تولید نفت را به ۵ و نیم میلیون بشکه در روز می رسانم ولی الان که می خواهد برود می گوید تولید باید 6.5 تا 7.5 میلیون بشکه باشد! نقطه ضعف افزایش تولید نفت ما در زیر زمین است که از آن غافل ماندیم و باید جبران شود. چون ما ظرفیت تولید 7 میلیون بشکه ای در روی زمین را داریم.  
 
پرورش مدیران؛ مهمترین
وظیفه وزیر نفت دولت سیزدهم

 اگر صنعت نفت توسعه یابد، کار تمام بخشهای کشور هم تسهیل می شود. به خاطر عملکرد مان در نفت، مصداق حداکثری برای انتخاب وزیر نفت در دولت سیزدهم را نداریم و قحط الرجال شده است فلذا باید از مصداق حداقلی انتخاب شود.توصیه نمی کنم وزیر نفت از میان افرادی که کاملا بیگانه با نفت هستند انتخاب شود در غیر اینصورت شکست می خوریم. از بین گزینه هایی هم که مطرحند دو سه تا هم در مقام مصداق حداکثری نیستند، بحث تخفیف شخصیت نیست واقعیتهای پیش روی ماست. این افراد که قبلا وزیر بودند الان تجربه دارند و یک مجموعه برنامه باید به آنها بدهیم. وزیر نفت باید کمیسیون انرژی مجلس را فعال بکند. هر انتخاب از میان معاونان و مدیران کل و یا افراد جوان، خطای بزرگ است. ده تا آدم که نفتی نیستند وزیر نفت تعیین کنند خطای بزرگتر است. بهترین وزیر کسی است که برنامه را بفهمد، مدل و برنامه بدهد و با تجربه باشد. باید شرکتهای بین المللی او را بشناسند و دست کم دو تا قرارداد بین المللی در روزمه کاری اش باشد. 
وزیر نفت دولت سیزدهم، اولا باید فکر تقویت ساخت داخل باشد چون هم تولید و اشتغال هم خودکفایی را بالا می برد. با قراردادهای نفتی به صورت حذفی برخورد نکند و نگاهی به بای بک و ipc بکند و اصلاحاتش را انجام بدهد. توان جذب سرمایه خارجی و نقدینگی داخلی و بانکها را داشته باشد. تعامل خوب با همه ارکان دولت و مجلس و قوه قضائیه و نهادهای نظارتی را داشته باشد. با دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشور همکاری بکند. آدمی باشد که کمیسیون انرژی را هدایت کند و براند و حداکثر امتیازات را به نفع صنعت نفت بگیرد و البته خود کمیسیون هم باید وظیفه نظارتی خود را انجام دهد تا خطایی صورت نگیرد. آدمی معتقد به رونق و شکوفایی زنجیره ارزش تولید باشد. از سایر وزارتخانه ها برای کارآمدی خود استفاده بکند.  
شاید مهمترین وظیفه وزیر نفت جدید تربیت 100 مدیر نفتی برای کشور باشد و باید کادرسازی بکند و مهمترین سرمایه یک وزیر منابع انسانی اش است. وزیر نفت بعدی، جلوی شدت مصرف انرژی را بگیرد و از محل انرژیهای نو صرفه جویی بکند. تزریق گاز به میادین مشترک در دریا و خشکی انجام بدهد و ذخیره سازی گاز را انجام بدهد.  در حوزه رسانه ها هم اگر وزیری خوب کار کند رسانه ها هم جز به حداکثر سازی منافع ملی نخواهند اندیشید و رسانه های حاشیه ای و حزبی هم کنار می روند. باید مجموعه ای از مدیریت هماهنگ بتوانند برای مسائل فوق برنامه ریزی کنند.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


صالح
به نظر بنده یکی از مدیران توانمند قوی و کار بلد جناب آقای مهندس سعدونی می باشد اگه از توانمندی ایشان در دولت جدید استفاده نشه. و تجربیات ایشان به کار گرفته نشه.
واقعا دولت خطای راهبردی صورت داده است.
ح-ش
انتخاب وزير با شاخصه هاي ويژه از بين نفتي ها كه مسائل نفت در حوزه بين الملل، سياست نفتي، منابع انساني، سرمايه گذاري و ... بشناسد و با انتخاب مديران كاردان بتواند صنعت نفت را از بحران خارج نمايد، در درون نفت بايد اتفاق بيافتد و قطعا با شاخصه هاي ويژه و شرايط خاص كشور و صنعت نفت، از افراد خام و بي تجربه بيروني نميتوان بهره برد. در نفت دلسوز، متخصص، متعهد بسيارند و قدرشان را نميدانند.
ح-ش
انتخاب وزير با شاخصه هاي ويژه از بين نفتي ها كه مسائل نفت در حوزه بين الملل، سياست نفتي، منابع انساني، سرمايه گذاري و ... بشناسد و با انتخاب مديران كاردان بتواند صنعت نفت را از بحران خارج نمايد، در درون نفت بايد اتفاق بيافتد و قطعا با شاخصه هاي ويژه و شرايط خاص كشور و صنعت نفت، از افراد خام و بي تجربه بيروني نميتوان بهره برد. در نفت دلسوز، متخصص، متعهد بسيارند و قدرشان را نميدانند.
محمد علی
انتخاب مدیر کار آمد نفتی میتواند صنعت نفت را متحول نماید و کشور مارا پیشتاز در این عرصه قرار دهد، جناح بندی و یارگیری در وزارت نفت سبب عقب ماندگی ما از دیگر کشورهای نفتی است،وزیر نفت باید همه جوانب را در نظر گرفته و از مدیرانی همچون مهندس سعدونی در پیشبرد اهداف و رسیدن به آن استفاده کند.
قاسم صالحی
به نظر بنده یکی ازمدیران قوی و توانمند در حوزه ی نفت که میتواند باتوجه به دانش وتحربیات خود صنعت نفت رامتحول سازد جناب مهندس سعدونی میباشند.
کریم حویزی
پدر من از دوستان نزدیک مهندس سعدونی بود (طاهر حویزی) و به قول مرحوم پدرم ایشان واقعا مدیر مدبر و دلسوز و کار بلد می باشد.