۰
۲
plusresetminus
تاریخ انتشاريکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۱
کد مطلب : ۴۵۶۹۴
پرونده ویژه// انقلاب صنعتی در چابهار (3)؛

مکران؛ هاب جدید اقتصادی و انرژی ایران

بهترین استراتژی که ایران می تواند برای جبران این عقب ماندگی و رسیدن به رقابت با گوادر اتخاذ کند؛ استفاده از رقابت میان دو کشور رقیب هند و پاکستان است. هند نیز همانند چین به عنوان قطب نوظهور اقتصاد جهانی و به عنوان یکی از کانون های قدرت در سال های آینده مطرح شد است؛ برنامه های توسعه این کشور و نیاز مبرم به انرژی خاورمیانه، نقش آفرینی این کشور را در منطقه خاورمیانه اجتناب ناپذیر می کند.
مکران؛ هاب جدید اقتصادی و انرژی ایران
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ، منطقه مکران منطقه‌ای ساحلی است به مساحت 1500 کیلومتر که در امتداد دریای عمان و اقیانوس هند ، در استان های هرمزگان و سیستان و بلوچستان ایران و استان بلوچستان پاکستان قرار دارد. ساحل مکران از منطقه الکوه در شمال بندر مینا در ایران آغاز شده و تا رسیدن به مرز ایران و پاکستان در خلیج گواتر جزو قلمرو ایران محسوب می شود. بنابراین از خلیج گواتر تا منطقه لسبلا که در شمال بندر کراچی قرار دارد جزو محدوده خط ساحلی پاکستان به حساب می‌آید. به غیر از اهمیت استراتژیک این ساحل برای دو کشور ایران و پاکستان، این منطقه برای مدت‌های مدید در کانون توجه قدرت‌های بزرگ قرار داشته است به نحوی که در دو دهه اخیر بخشی از تحولات منطقه‌ای با دسترسی دو کشور به این خط ساحلی ارتباط داشته است. دو شهر بندری، یعنی کراچی (که مرکز ایالت سند پاکستان محسوب می شود) و بندرعباس در دو سوی خط ساحلی مکران واقع شده و دارای اهمیت ویژه استراتژیک هستند. درون منطقه مکران دو بندر دیگر ایران و پاکستان، یعنی چابهار و گوادر، قرار دارند که به ترتیب در استان سیستان و بلوچستان ایران و استان بلوچستان پاکستان واقعند و اخیراً توجه این دو قدرت رقیب منطقه‌ای، یعنی هند و چین را به خود جلب کرده‌اند. چین و هند ماهیت رقابت خود را از رقابت نظامی به رقابت اقتصادی و تجاری تغییر داده‌اند و بر اساس آن حضور خود را در دو شهر بندری گوادر و چابهار برنامه‌ریزی می کنند. چین و پاکستان به بندر گوادر به عنوان یک هاب فعال تجاری و اقتصادی مانند هنگ کنگ و سنگاپور مینگرند و در نظر دارند آن را به بندر آزاد اقتصادی تبدیل کنند. در این صورت، نه تنها استان بلوچستان پاکستان از موقعیت ایزوله فعلی خود خارج شده و در مسیر توسعه قرار میگیرد بلکه در سطح منطقه جغرافیایی بزرگتری (از استان مسلمان‌نشین سین کیانگ تا آسیای مرکزی و افغانستان و پاکستان) نیز عزم برای توسعه ایجاد میشود. به علاوه، پروژه‌های ریلی و جاده‌ای بسیاری (که مورد قبول پاکستان و چین قرار گرفته و برخی از آنها در حال انجام هستند) از جمله بزرگراه مکران، کراچی را به گوادر متصل کرده و نشان‌دهنده اراده سیاسی پکن و اسلام‌اباد برای انجام این پروژه است. علاوه بر این، حضور و سرمایه‌گذاری چین در بندر گوادر پاکستان، که بخش مهمی از موافقتنامه ۴۶ میلیارد دلاری چین با پاکستان است، از اقتصاد و تجارت صرف فراتر خواهد رفت. چین در حال ساختن اولین پایگاه نیروی دریایی خارجی خود در بندر گوادر پاکستان است تا بتواند نقش خود را به عنوان قدرتی در حال ظهور در آینده تحولات جنوب آسیا، خاورمیانه، و آسیای مرکزی ایفا کند. طبق برنامه‌ی چین، بزرگراه مکران، بندر گوادر را از طریق منطقه قراقروم به کاشغر در استان سین کیانگ چین متصل می سازد. در موازات این بزرگراه، مسیر راه‌آهن و خط لوله گاز دسترسی چین را به منابع انرژی در خلیج فارس و انجام تجارت از راه بندر گوادر ممکن می سازد. همچنین، خطوط ریلی و جاده‌ای در نهایت کویته مرکز استان بلوچستان پاکستان را به گوادر متصل کرده در حالیکه این شهر از راه مرز بین المللی وش-چمن میان افغانستان و پاکستان به افغانستان و آسیای مرکزی نیز متصل خواهد شد. در مقابله با پروژه مشترک چین و پاکستان ، ایران و هند نیز درصدد اجرای پروژه‌ای مشابه در بندر چابهار که در ۷۰کیلومتری گوادر واقع است هستند تا از راه ریل و جاده بندر چابهار را به زاهدان، مرکز استان سیستان و بلوچستان متصل کنند. از آنجا، این خط به راه‌‌آهن ملی ایران در شهر بیرجند اتصال یافته و از آنجا به سوی آسیای میانه امتداد می‌یابد. همین خط ریلی در شهر زابل انشعاب یافته و به افغانستان و سپس به آسیای میانه می‌رسد. تصور میشود که هر دو این پروژه‌ها در بنادر گوادر و چابهار در نهایت به توسعه انسانی، اقتصادی، تجاری و فرهنگی در سرتاسر منطقه آسیای جنوبی و آسیای مرکزی بیانجامد و ایران و افغانستان را نیز دربرگیرد. این منطقه به عنوان حوزه جغرافیایی فقر شناخته می شود و مستعد ایجاد جریان‌های افراطی دینی و قومی که با دولت‌ها در تضاد هستند می باشد. مثال بارز این امر ظهور گروه تکفیری تروریستی داعش است که سرزمین خراسان بزرگ مورد ادعای آن با منطقه جغرافیایی تمدن ایرانی و اسلامی تناظر دارد و آسیای مرکزی و استان سین کیانگ چین و رشته کوه هندوکش را تا قسمت‌های مسلمان نشین شمال هند و کل محدوده ساحلی مکران را شامل می شود. با چنین رویکردی، برنامه هند برای سرمایه گذاری در چابهار و برنامه چین برای سرمایه گذاری در بندر گوادر که هر دو در امتداد ساحل مکران قرار دارند را باید مد نظر داشت. رقابت میان دو کشور برای ایجاد روابط مستحکم‌تر با جنوب و مرکز آسیا با تمرکز بر دو بندر چابهار و گوادر نیز باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد. این امر که نارندرا مودی اولین نخست وزیر هند است که در طی دیدار اخیر خود از ایران از چابهار دیدن کرد را نمیتوان بدون توجه به این معادلات درک کرد؛ همانطور که رییس جمهور چین اولین مقام عالی این کشور است که از بندر گوادر پاکستان دیدار میکند. بنابراین منطقی است که بگوییم ساحل مکران که مدتها به دست فراموشی سپرده شده بود، هم اکنون به دلایل مختلف به کانون توجه چین و هند به عنوان قدرت‌های منطقه‌ای تبدیل شده است و این توجه ممکن است به روسیه و ایالات متحده نیز منتقل شود. محتمل به نظر میرسد که در دهه‌های آتی، ساحل مکران نقش مهمتری را نسبت به امروز ایفا کند. فهم به موقع و صحیح این موضوع و تدوین برنامه‌های هماهنگ طبق آن یک لازمه است که نمیتوان از آن غافل شد. منافع ملی و حتی امنیتی در آینده لازمه آنست که به ساحل مکران با دید جدیدی نگریسته شود. به عنوان قدم اول، عنوان "دریای عمان" که مانند "خلیج عربی" نامی ساختگی و بدون پیشینه تاریخی است باید با "مکران" جایگزین شود. در گام‌های بعدی، چابهار باید قادر باشد نقش اتصال دهندگی خود را به عنوان محرک تجارت و اقتصاد در استان‌های جنوب شرقی ایران ایفا کند. این بندر میتواند در آینده همین نقش را برای افغانستان و کشورهای اسیای مرکزی ایفا کند و به جای وارد شدن به رقابت با بندر گوادر، با آن متحد شود تا این دو بندر استراتژیک و مهم در امتداد ساحل مکران به عنوان شریک و مکمل یکدیگر به شمار آیند. به هر ترتیب، حضور پر قدرت چین در بندر گوادر و تمایل هند به حضور پر قدرت در بندر چابهار ایران، پاکستان و ایران را در موقعیتی استثنایی قرار داده تا از این حضور در جهت تقویت توسعه ملی و منطقه‌ای بهره گرفته و آسیای مرکزی، جنوبی، کشورهای عرب خاورمیانه و سواحل آفریقا در امتداد اقیانوس هند را به یکدیگر متصل کند که به نفع تمامی کشورهای واقع در این مناطق خواهد بود. لازمه بهره‌برداری صحیح و به موقع از امتیاز موجود در امتداد ساحل مکران همکاری و نه رقابت جویی است. ساحل مکران باید از دیدگاه ظرفیت‌های توسعه‌ای همه جانبه مورد نظر قرار داد. با چنین رویکردی، بندر گوادر میتواند در آینده برای منطقه نقش سنگاپور را بازی کند و چابهار نیز مانند دوبی باشد. اگر چنین تجربه‌ای را بتوان بدون مانع به ثمر رساند، همگرایی میان کشورهای منطقه به نحو چشمگیری افزایش خواهد یافت. در مجموع، سواحل مکران به عنوان میزبان صنایع مختلف از جمله مجتمعهای پتروشیمی و فولادی می تواند به عنوان هاب و قطب جدید اقتصادی و انرژی ایران در آینده مسیر توسعه در جنوب و شرق کشور و منطقه را هموار کند. میثم قدیری/نفت ما
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


سحر از چابهار
گزارشهای خوبی در مورد پتانسیلهای بالقوه جنوبشرق ایران تهیه می کنید
دست مریزاد
سیستان ناامن است از مسولان تقاضا دارم به هر طریقی که امکان دارد در روند اجرای این پروژه کمک کنند
اکسیداسیون کاتالیزوری، روشی در حال تکامل جهت گوگرد زدایی
ساسان طالب نژاد/دکتری مهندسی شیمی و کارشناس توسعه کسب و کار در حوزه پتروشیمی و‌پالایش
پتروشیمی صنعت بی سردار!
عبدالرسول دشتی