وزارت نفت اعلام کرده با وجود چالش تأمین مالی، ۱۰۰ درصد اهداف کمی سال نخست برنامه هفتم توسعه در سال ۱۴۰۳ در بخش نفت تحقق یافته است. آن هم در شرایطی که از ۲۷ میلیارد دلار پیشبینیشده برای تحقق اهداف سال نخست این برنامه، فقط ۵.۵ میلیارد دلار تأمین شده است. واقعاً در چنین شرایطی که کشور تحت تحریم است و تأمین مالی هم با دشواری انجام میشود، اداره صنعت نفت کار دشواری است و به تمامی مدیران و کارکنان و دستاندرکاران این صنعت، دستمریزاد دارد. اما واقعیتها را نمیتوانیم پشت تعارفات پنهان کنیم.
این که ۱۰۰ درصد اهداف کمی سال نخست برنامه تحقق یافته فقط یک شعار زیباست. مثلاً افزایش ۸ درصدی ظرفیت تولید نفت خام و دستیابی به ظرفیت تولید روزانه ۴ میلیون و ۱۲۵ هزار بشکه بهعنوان یکی از موفقیتها اعلام شده درحالیکه تردیدهای جدی درباره آن وجود دارد. با توجه به عدم سرمایهگذاری در بخش تولید نفت و افت تولید برخی میادین، حتی تولید هم افزایش محسوسی پیدا نکرده است. از سوی دیگر، ظرفیت تولید هم در این شرایط قابلیت سنجش و بررسی ندارد و صرفاً یک سخن زیباست. کمااینکه در دولت گذشته هم آمارهای ضد و نقیضی در این مورد ارائه شده بود. مثلاً در سال ۱۴۰۳ و پیش از تغییر دولت، جواد اوجی وزیر وقت نفت گفته بود ظرفیت فعلی تولید نفت ۳.۸ میلیون بشکه در روز است که تا پایان سال به ۴ میلیون بشکه افزایش مییابد. اما هیچگاه این رقم تائید نشد. دقیقاً ۱۵ ماه قبل از آن، خجسته مهر مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت هم گفته بود ظرفیت تولید نفت ۳.۸ میلیون بشکه است! یعنی ظرفیتی که ۱۵ ماه اصلاً تغییر نکرده بود، قرار بود ظرف ۸ یا ۹ ماه تغییر کند! درباره افزایش ۳ درصدی ظرفیت تولید گاز هم که در گزارش وزارت نفت آمده، معیار سنجش دقیقی وجود ندارد و تقریباً تمام آنچه در مورد نفت گفتیم در مورد آن هم صدق میکند.
خلاصه، خیلی روی آمار غیر قابل اثبات افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز نمیتوان مانور داد. چون اغلب کارشناسان میدانند که این آمارها چندان واقعی نیست بطوریکه اگر همین امروز هم تحریمها بهطور کامل لغو شود، رسیدن به تولید ۴ میلیون و ۱۲۵ هزار بشکه نفت در روز که بهعنوان ظرفیت تولید نفت فعلی کشور در قالب یک دستاورد اعلام شده به این زودیها امکانپذیر نیست.
این که ۱۰۰ درصد اهداف کمی سال نخست برنامه تحقق یافته فقط یک شعار زیباست. مثلاً افزایش ۸ درصدی ظرفیت تولید نفت خام و دستیابی به ظرفیت تولید روزانه ۴ میلیون و ۱۲۵ هزار بشکه بهعنوان یکی از موفقیتها اعلام شده درحالیکه تردیدهای جدی درباره آن وجود دارد. با توجه به عدم سرمایهگذاری در بخش تولید نفت و افت تولید برخی میادین، حتی تولید هم افزایش محسوسی پیدا نکرده است. از سوی دیگر، ظرفیت تولید هم در این شرایط قابلیت سنجش و بررسی ندارد و صرفاً یک سخن زیباست. کمااینکه در دولت گذشته هم آمارهای ضد و نقیضی در این مورد ارائه شده بود. مثلاً در سال ۱۴۰۳ و پیش از تغییر دولت، جواد اوجی وزیر وقت نفت گفته بود ظرفیت فعلی تولید نفت ۳.۸ میلیون بشکه در روز است که تا پایان سال به ۴ میلیون بشکه افزایش مییابد. اما هیچگاه این رقم تائید نشد. دقیقاً ۱۵ ماه قبل از آن، خجسته مهر مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت هم گفته بود ظرفیت تولید نفت ۳.۸ میلیون بشکه است! یعنی ظرفیتی که ۱۵ ماه اصلاً تغییر نکرده بود، قرار بود ظرف ۸ یا ۹ ماه تغییر کند! درباره افزایش ۳ درصدی ظرفیت تولید گاز هم که در گزارش وزارت نفت آمده، معیار سنجش دقیقی وجود ندارد و تقریباً تمام آنچه در مورد نفت گفتیم در مورد آن هم صدق میکند.
خلاصه، خیلی روی آمار غیر قابل اثبات افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز نمیتوان مانور داد. چون اغلب کارشناسان میدانند که این آمارها چندان واقعی نیست بطوریکه اگر همین امروز هم تحریمها بهطور کامل لغو شود، رسیدن به تولید ۴ میلیون و ۱۲۵ هزار بشکه نفت در روز که بهعنوان ظرفیت تولید نفت فعلی کشور در قالب یک دستاورد اعلام شده به این زودیها امکانپذیر نیست.




