طی سال های گذشته با فشار و لابیگری های سیاسی و غیره افرادی که هیچ تجربه اجرایی و تخصص و سابقه ای در صنعت پتروشیمی نداشتند در جایگاه مدیر عامل و عضو هیات مدیره شرکت های بزرگ پتروشیمی که با سرمایه گذاری های میلیارد دلاری احداث شده اند، تکیه زده اند. خسارتهای مالی سنگین و عدم النفع بسیار زیاد ایجاد شده آنها غیر قابل مقایسه با فرهنگ و تصور ویرانگری است که اینگونه انتصاب ها به دنبال داشته است و آن فرهنگ و تصور این است که تفاوتی بین مدیر متخصص و با تجربه با این مدیران جوان بی تجربه غیر متخصص وجود ندارد.
برخی از شرکت های پتروشیمی به مدد افزایش تولید گاز اتان و افزایش قیمت برخی محصولات و دریافت مطالبات گذشته و تفاوت نرخ ارز توانستند میزانی سود کسب کنند با این وجود سود این شرکت های بزرگ پتروشیمی نسبت به ارزش واقعی سهم کمتر از ده درصد بوده است. افزایش شدید حقوق و سایر هزینه ها مسیری است که طی چند سال آینده همه این شرکت های بزرگ را به زیان دهی سوق خواهد داد این راه کجی که طی چند سال گذشته با مدیران سیاسی و غیر متخصص ایجاد شده مدیرانی که از کیسه بیت المال و جیب بازنشستگان محبوبیت کسب نموده اما هزینه ها را تصاعدی افزایش داده اند که منجر به ورشکستی این شرکتهای بزرگ ملی خواهد گردید. چگونه ممکن است هزینه نیروی انسانی شرکتی در فاصله سالهای 1402 تا 1403 از 4900 به 8300 میلیارد تومان برسد مگر افزایش حقوق قانونی در سال 1403 برای حقوق های بالا چقدر بوده است.
مشکل اصلی این مدیران عامل نیستند، مشکل اصلی کسانی هستند که با فشار آنها را بر دولت و صنعت پتروشیمی و نفت و گاز تحمیل نموده و با قدرت و ابزارهای در اختیار با تمام توان از آنها حمایت می کنند مشکل وزرا یا مدیرعامل هلدینگ هایی هستند که وارد بده بستان های سیاسی و ... می شوند. مشکل مدیریت امور مجامع هلدینگ هاست که عملکرد واقعی شرکتها را قبل از مجامع برای سهامداران خرد و کلان تجزیه و تحلیل نمی کنند و اطلاعات و تحلیل های مالی و فنی دقیق را در اختیار سهامداران قرار نمی دهند. اکثرا به منافع و حفظ جایگاه خود بیشتر می اندیشند تا منافع بازنشستگان و منافع ملی!
لذا ضرورت دارد جهت سنجش دقیق خسارتهای ناشی از انتصاب مدیران سیاسی کم تجربه و بی تخصص در صنعت پتروشیمی، عملکرد واقعی این افراد بصورت دقیق و شفاف و همه جانبه مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. نکات ذیل در این بررسی همه جانبه حائز اهمیت می باشند:
-برسی میزان پول پاشی در بین کارکنان شرکت جهت کسب محبوبیت و کسب توجه و حمایت کارکنان از جیب بازنشستگان و سایر سهامداران که به بهانه ها و روش های مختلف انجام شده است.
-میزان تولید هر یک از واحد ها نسبت به ظرفیت اسمی.
-روند افزایش هزینه های پرسنلی طی ده سال قبل و میزان انحراف از حد متعارف.
-روند افزایش هزینه های تولید و هزینه های تعمیر و نگهداری طی ده سال قبل و میزان انحراف از حد متعارف.
-روند میزان تولید طی ده سال قبل و میزان انحراف از حد متعارف.
-تعداد طرح های اصلاحی انجام شده و میزان تاثیرات آنها.
-تعداد طرح های توسعه ای انجام شده و میزان تاثیرات آنها در روند سود و افزایش ارزش سهام شرکت.
-محاسبه میزان عدم النفع های ایجاد شده به سبب عدم رسیدن به ظرفیت اسمی و عدم اتخاذ تصمیمات عمیق فنی و مدیریتی.
-میزان افزایش تعداد کارکنان مستقیم و غیر مستقیم.
-تعداد پرونده های حقوقی و میزان پیشرفت آنها و میزان احقاق حقوق شرکت.