جنگ ششروزه (۱۹۶۷) و جنگ یوم کیپور (۱۹۷۳) آخرین جنگهای همهجانبه اعراب با اسرائیل بود که به شکست کشورهای عربی منجر شد. پس از آن اعراب بر سر حمایت از فلسطین دچار انشقاق شدند و هیچگاه تهدیدی برای اسرائیل نبودند. در این چند دهه، در مدتی عراق و در تمام این مدت، ایران و گروههای شبهنظامی حزبالله لبنان و حماس، مهمترین تهدید علیه اسرائیل بودند اما حتی جنایات رژیم صهیونیستی در دو سال اخیر در غزه هم نتوانست آن اتحاد کشورهای عربی در مقابل رژیم متجاوز را تکرار کند. رژیمی که آنقدر در غزه جنایت کرده که برخلاف انتظارش، مسیر به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی را هموارتر کرده است.
حتماً میپرسید اینها چه ربطی به نفت دارد؟! موضوع این است که مصر، بهعنوان مهمترین دشمن اسرائیل در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی و یکی از مهمترین حامیان فلسطین در جنگ اخیر در غزه، آرمان حمایت از فلسطین را تا جایی جدی دنبال میکند که خللی در اقتصادش ایجاد نکند. به همین دلیل هم همزمان با انتقاد از عملکرد رژیم صهیونیستی در غزه، یک قرارداد بیسابقه ۳۵ میلیارد دلاری برای واردات گاز از میدان لویاتان اسرائیل امضا کرده که بزرگترین قرارداد صادراتی تاریخ اسرائیل است. چنین عملکردی را از ترکیه هم شاهد بودیم. باوجود انتقادات تند اردوغان از اسرائیل، از ابتدای سال ۲۰۲۵ تاکنون ۴۰۶ سفر دریایی بین بنادر ترکیه و اسرائیل ثبت شده؛ آماری که نشان میدهد حجم مبادلات دریایی دو طرف نسبت به سال گذشته حدود سه برابر شده است. حتی پس از آغاز تجاوز نظامی اسرائیل به غزه، حجم واردات این رژیم از طریق بنادر ترکیه و مصر بهصورت بیسابقهای افزایش یافته و اکنون ۵۰ درصد از واردات اسرائیل از طریق این دو کشور تأمین میشود.
کاری به درست و غلط بودن عملکرد مصر و ترکیه نداریم. موضوع اصلی این است که حتی مهمترین همپیمانان ظاهری فلسطین هم وقتی پای منافع اقتصادی ملتشان به میان میآید، اقتصاد را از سیاست جدا میکنند. طبیعتاً انتظار ما برقراری ارتباط اقتصادی با رژیم جنایتکار اسرائیل نیست اما با همین سیاستهای کنونی هم میتوانستیم عملکرد بهتری در حوزه دیپلماسی و اقتصاد داشته باشیم. شاید ما از معدود کشورهایی باشیم که اقتصاد و رفاه مردم را قربانی اهداف ایدئولوژیک سیاسی کردهایم و بین اقتصاد و سیاست نتوانستهایم پیوندی متوازن برقرار کنیم.
حتماً میپرسید اینها چه ربطی به نفت دارد؟! موضوع این است که مصر، بهعنوان مهمترین دشمن اسرائیل در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی و یکی از مهمترین حامیان فلسطین در جنگ اخیر در غزه، آرمان حمایت از فلسطین را تا جایی جدی دنبال میکند که خللی در اقتصادش ایجاد نکند. به همین دلیل هم همزمان با انتقاد از عملکرد رژیم صهیونیستی در غزه، یک قرارداد بیسابقه ۳۵ میلیارد دلاری برای واردات گاز از میدان لویاتان اسرائیل امضا کرده که بزرگترین قرارداد صادراتی تاریخ اسرائیل است. چنین عملکردی را از ترکیه هم شاهد بودیم. باوجود انتقادات تند اردوغان از اسرائیل، از ابتدای سال ۲۰۲۵ تاکنون ۴۰۶ سفر دریایی بین بنادر ترکیه و اسرائیل ثبت شده؛ آماری که نشان میدهد حجم مبادلات دریایی دو طرف نسبت به سال گذشته حدود سه برابر شده است. حتی پس از آغاز تجاوز نظامی اسرائیل به غزه، حجم واردات این رژیم از طریق بنادر ترکیه و مصر بهصورت بیسابقهای افزایش یافته و اکنون ۵۰ درصد از واردات اسرائیل از طریق این دو کشور تأمین میشود.
کاری به درست و غلط بودن عملکرد مصر و ترکیه نداریم. موضوع اصلی این است که حتی مهمترین همپیمانان ظاهری فلسطین هم وقتی پای منافع اقتصادی ملتشان به میان میآید، اقتصاد را از سیاست جدا میکنند. طبیعتاً انتظار ما برقراری ارتباط اقتصادی با رژیم جنایتکار اسرائیل نیست اما با همین سیاستهای کنونی هم میتوانستیم عملکرد بهتری در حوزه دیپلماسی و اقتصاد داشته باشیم. شاید ما از معدود کشورهایی باشیم که اقتصاد و رفاه مردم را قربانی اهداف ایدئولوژیک سیاسی کردهایم و بین اقتصاد و سیاست نتوانستهایم پیوندی متوازن برقرار کنیم.