کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

مهاجرت نخبگان نفتی همزمان با مهاجرت هیدروکربنها

ضرورت آسیب شناسی مهاجرت نخبگان صنعت نفت ایران

11 فروردين 1395 ساعت 13:39

طبعاً وزارت نفت در دوره پساتحریم با توجه به هدف افزایش تولید و صادرات، نظر به پیری چاههای نفت که در دوره دوم عمرشان قرار گرفته اند و ضرورت جذب سرمایه گذاری خارجی و اصلاح قراردادهای نفتی را در اولویت قرار داده است، نقش بکارگیری مهندسان نفت را نیز نادیده نگرفته و نسبت به شرایط کارکنان نفت بی‌توجه نیست.


به گزارش نفت ما ،برخی کارشناسان، میان فرار مغزها (Braindrain) و مهاجرت نخبگان (Elites of Immigration) تفاوت قائل شده اند. در مقابل اصطلاح دیگری وجود دارد که به گردش مغزها (Brain circulation) مشهور است و آن هنگامی است که نیروهای نخبه یک کشور که به کشور دیگری مهاجرت کرده و در آن کشور اقامت گزیده‌اند با ایجاد ارتباط علمی منظم و مستمر با کشور خود در حد امکان به پیشرفت علمی کشور در زمینه‌های مختلف از طریق انتقال علوم و فنون کمک می کنند. بر اساس آمار و ارقام موجود طی 25 سال گذشته بیش از 1 میلیون نفر از سرمایه های انسانی از ایران خارج و جذب بازار کار در کشورهای توسعه یافته شده اند و از این رهگذر زیانی که متوجه اقتصاد کلان ایران شده است معادل 2 تریلیون دلار برآورد شده است که برابر با درآمد ارزی ناشی از فروش صد سال نفت است.  طبق آمار صندوق بین المللی پول، در سال ۲۰۰۹ ایران به لحاظ مهاجرت نخبگان، مقام اول را در میان ۹۱ کشور در حال توسعه و توسعه نیافته داشته است. سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ایرانی تحصیل‌کرده کشورشان را ترک می‌کنند. نیمی از این جوانان ۲۲ ساله بوده و با هزینه شخصی برای ادامه تحصیل از کشور خارج شده‌اند. کشورهای آمریکا، کانادا و بریتانیا هم سه مقصد اصلی این مهاجران بوده است. صندوق بین المللی پول، بیکاری، سطح پایین درآمد اساتید و نخبگان، نارسایی های مالی و اداری و کمبود امکانات تخصصی علمی، بی ثباتی سیاسی و اجتماعی را از جمله دلایل مهاجرت ذکر می کند. نتایج بررسی سالانه ثبت نامهای بین‌المللی دانشگاههای آمریکا نشان می‌دهد در سال تحصیلی ۲۰۱۱-۲۰۱۰ حدود ۵ هزار و ۶۲۶ ایرانی در حال تحصیل در این کشور بودند. این رقم نسبت به سال تحصیلی ۲۰۰۹ - ۲۰۱۰ قبل 19 درصد بیشتر بود. براساس این گزارش، ۲۵ درصد از ایرانیان تحصیل کرده، در کشورهای توسعه یافته زندگی می‌کنند. حدود ۴۰ درصد مهاجران را دختران و زنان تشکیل می‌دهند. به طور میانگین بیش از 60 درصد دارندگان مدالهای المپیادهای علمی مهاجرت می کنند. بر اساس نتایج آماری به دست آمده در سال 2011 و 2012 در حدود 48.8 درصد از کل دانشجویان پس از فارغ التحصیلی کشور را ترک می‌کنند. از سویی دیگر موج جدیدی از مهاجرت ها درست دو سال بعد روی می‌دهد، زمانی که دانشجویان فوق لیسانس خویش را گرفته و برای کسب دکترا از ایران خارج می‌شوند. بر اساس نتایج آماری موجود، بین سالهای 2011 و 2012 ایالات متحده آمریکا مقصد بسیاری از دانشجویان ایرانی بوده است. کانادا پس از آمریکا بیشترین درخواست مهاجرت را داشته است. هزینه تربیت یک نخبه 1 میلیون دلار هزینه در بردارد و با حساب خروج سالانه ۱۵۰ هزار نخبه از کشور، ایران ۱۵۰ میلیارد دلار در سال ضرر می‌دهد. استفان هارپر، نخست وزیر پیشین کانادا به صراحت اعلام کرده بود، دولت ایران ما را ۲۵ سال پیشرفت داد، چرا که زمینه مهاجرت هزاران متخصص ایرانی به این کشور را فراهم کرد. لازم به ذکر است که 250 هزار مهندس ‌و ‌‌فیزیکدان ایرانی ‌در آمریکا اقامت دارند. بیش از ۵۰۰ پروفسور ایرانی (معادل با یک پنجم کل استادان ما در داخل کشور) در ایالات متحده وجود دارند. عوامل امنیت اجتماعی و تخصصی، بحث علمی و آموزشی و عوامل اقتصادی مهمترین دلایل مهاجرت مغزها از ایران بوده است. مهاجرت نخبگان صنعت نفت تعداد دانشجویان مشغول به تحصیل مهدسی نفت و گاز در دانشگاههای کشور، زیاد نیست اما در عوض، بازار کار ایران به متخصصان نفت زیادی نیاز دارد. البته در آگهی های استخدامی شرکت ملی نفت، تعداد مهندسان مورد نیاز نفت و گاز نسبت به مهندسی های دیگر از جمله مهندسی مکانیک، شیمی، عمران یا حسابدار، خیلی زیاد نیست اما باز هم صنعت نفت و گاز کشور به تعداد بیشتری از فارغ التحصیلان فعلی مهندسی نفت و گاز احتیاج دارد. با این حال، بسیاری از دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی برای ادامه تحصیل، پژوهش یا کار تخصصی کشور به ترک می کنند و به شرکتهای بزرگ نفتی بین المللی یا پذیرش دانشگاههای خارجی و مراکز تحقیقاتی کشورهای غربی می روند. دانش آموختگان صنعت نفت که از ایران خارج می شوند را می توان به دو گروه متخصصان و پژوهشگران تقسیم کرد. حقوق کم یا فشار ناشی از خانواده ها بابت دوری از خانه، باعث نارضایتی کاری متخصصان صنعت نفت و گاز می شود. به عوامل فوق باید سرخوردگی، نبود ایمنی، سر و صدا، آلودگیهای زیست محیطی و اخیرا گرد و غبار منطقه تاسیسات سرچاهی را به مهندسان حفاری و بهره برداری چاههای فراساحلی افزود. در مورد حقوق دریافتی، وقتی حقوق شرکتهای خارجی چند برابر شرکتهای داخلی است، آنها ترغیب می شوند که جذب شرکتهای بین المللی شوند. نزدیک به ۲۱۲ هزار نیروی انسانی در صنعت نفت مشغول به کار هستند و در طول برنامه چهارم توسعه ۱۸ هزار و ۵۰۰ نفر نیرو جذب صنعت نفت شده اند. از این میزان ۱۰ هزار نفر دارای مدرک تحصیلی بالای لیسانس بوده اند و ۸۷۲ نفر آنها صنعت نفت را ترک کرده و جذب شرکتهای خارجی و خصوصی شده اند. در دوران تحریم، به دلیل رشد بی‌سابقه قیمت دلار در برابر ریال، روند مهاجرت نخبگان نفتی شدت بیشتری گرفته است. از سال 2012 شرکتهای خارجی برای جذب کارکنان صنعت نفت ایران تلاش خود را افزایش دادند. ابتدا قطر پترولیوم و بعد پتروناس مالزی وارد این عرصه شدند و بخشی از متخصصان صنعت نفت را جذب کردند. به عنوان نمونه بیش از 100 مهندس ایرانی مخزن در شرکت قطر پترولیوم در حوزه مشترک پارس جنوبی برای قطریها کار می کنند که باعث شده قطر در بهره برداری از این حوزه حداقل ده سال از ما جلوتر باشد. در واقع مهاجرت مهندسان صنعت نفت با مهاجرت هیدروکربنهای پارس جنوبی به سمت قطر همزمان شده است. مقصد برخی دیگر از مهاجرت نخبگان کشورهای اروپایی و امریکایی بوده است. تلاش شرکتهای خارجی برای جذب نیروهای توانمند ایرانی، زمانی شدت گرفت که آنها از نارضایتی مدیران و کارکنان صنعت نفت ایران از میزان حقوق و دستمزد خود آگاه شدند. همان زمان در بسیاری از پروژه‌های نفتی، متخصصان ایرانی با وجود تخصص و تجربه‌ای برابر با متخصصان خارجی، تا یک چهارم کمتر از مهندسان خارجی، حقوق دریافت می‌کردند و زمینه‌های نارضایتی از همین جا شکل گرفت. اما این تنها مشکل کارکنان صنعت نفت در ایران نبود. همانگونه که اشاره شد، کار در مناطق عملیاتی و در شرایط دور از خانواده آن هم در آب و هوای سخت و شرجی و طاقت فرسای جنوب و دریافتی حقوق غیرمتناسب با سختی کار، یکی از مشکلات اساسی کارکنان صنعت نفت طی سالهای اخیر بوده است. حقوق کارکنان مناطق عملیاتی، نه تنها متناسب با شرایط سخت کاری آنها تعیین نمی‌شود، بلکه حتی، با توجه به اعلام آمارهای غیرواقعی از میزان تورم، رشد حقوق سالیانه آنها هم کمتر از رشد تورم بوده که مشکلات آنها را دو چندان کرده است. حتی موارد عادی مثل اعطای رتبه شغلی یا شایستگی سالانه هم با تاخیر فراوان صورت گرفته است. در این میان، کارکنان پیمانی صنعت نفت، وضعیت شغلی به مراتب دشوارتری داشته و از ‌اندک مزایای کارکنان قراردادی هم برخوردار نبوده و مشکلات آنها رفع نشده است. در دوران تحریم، همزمان با کاهش ارزش ریال و افزایش نرخ برابری دلار، تمایل کارکنان صنعت نفت ایران برای مهاجرت از کشور و فعالیت در شرکتهای خارجی معتبر، افزایش یافته است. تا چند سال پیش، یک کارشناس فوق تخصص زمین شناسی، اکتشاف یا حفاری در ایران ماهانه معادل 3 تا 4 هزار دلار حقوق را به تومان دریافت می‌کرد و در همین ایام در کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس، معادل 6 تا 7 هزار دلار حقوق ماهانه پرداخت می‌کردند. در این شرایط، کارشناس و نخبگان صنعت نفت، به دلیل نوع زندگی در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس یا خارج از کشور، تمایل کمی برای مهاجرت داشتند اما هم اکنون حقوق ماهانه این کارشناس در سطح 3 تا 4 میلیون تومان ثابت مانده اما حقوق شرکت‌های خارجی به دلیل نوسان قیمت دلار، دو تا سه برابر افزایش یافته است. بنابراین با توجه به حقوق 7 تا 12 هزار دلاری یک شرکت خارجی، این میزان اختلاف در افزایش مهاجرت تاثیرگذار است. قوانین دست و پاگیر و بوروکراسی پیچیده برای افزایش حقوق و دستمزد شاغلان صنعت نفت و حتی تصویب و ارائه بسته‌های تشویقی رفاهی، موجب شده بود اقدامی عملی در جهت حفظ، صیانت و نگهداشت نیروی انسانی صنعت نفت صورت نگیرد و با توجه به شرایط رقابتی فعالیت در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در جهان به عنوان یکی از صنایع بین‌المللی و ارائه آخرین امکانات رفاهی برای کارکنان و متخصصان اغلب شرکتهای نفتی جهان، مهاجرت نیروهای توانمند صنعت نفت ایران از کشور شتاب بیشتری داشته باشد. بر اساس آمار و ارقام موجود، بخشی از کارکنان صنعت نفت، پس از سپری کردن دوره پنج ساله اول فعالیت خود، عزم مهاجرت می‌کنند و عطای ماندن در صنعت نفت ایران را به لقایش می‌بخشند. طبعاً وزارت نفت در دوره پساتحریم با توجه به هدف افزایش تولید و صادرات، نظر به پیری چاههای نفت که در دوره دوم عمرشان قرار گرفته اند و ضرورت جذب سرمایه گذاری خارجی و اصلاح قراردادهای نفتی را در اولویت قرار داده است، نقش بکارگیری مهندسان نفت را نیز نادیده نگرفته و نسبت به شرایط کارکنان نفت بی‌توجه نیست، لذا به صورت کلان باید اقداماتی در جهت تسهیل قوانین و مقرارت استخدامی و همچنین در سطح خرد برای رفع مشکلات اعم از حقوق، پاداش کار، بهبود شرایط کاری و وضعیت کارکنان پیمانی و غیره را انجام دهد.باید تاکید کرد که بی توجهی به مهاجرت نخبگان نفتی و عدم تلاش برای حفظ آنها یا دست کم استفاده از ظرفیتهای آنها در راستای تبدیل این مهاجرت به گردش مغزها با توجه به رویه شرکتهای بین المللی نفتی به عنوان شکارچیان کار نوعی تحریم خودساخته و خودخواسته برای صنعت نفت به حساب می اید.امید که متولیان امر، آسیب شناسی مهاجرت نخبگان صنعت نفت در پساتحریم را یک ضرورت و اقدام اساسی تلقی کنند. فاتیما رضایی/نفت ما


کد مطلب: 41219

آدرس مطلب :
https://www.naftema.com/note/41219/ضرورت-آسیب-شناسی-مهاجرت-نخبگان-صنعت-نفت-ایران

نفت ما
  https://www.naftema.com