به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "
نفت ما"،افزایش کم سابقه مصرف بنزین و یارانه بسیار زیادی که صرف بنزین میشود، اگرچه همواره در وهله اول موضوع «افزایش قیمت بنزین» را به ذهن میآورد، اما نمیتوان انکار کرد که راهکارهای دیگری برای کاهش مصرف بنزین وجود دارد که همواره مطرح بوده است اما متاسفانه مورد غفلت واقع شده، یا فقدان مدیریت فعال و کارآمد و مستمر مانع علمیاتی شدن آن شده است.
گازسوز کردن خودروها (CNG) یکی از همین راهکارهاست که تا به حال چندین بار در دولتهای مختلف به صورت جدی مورد توجه قرار گرفته بوده ولی متاسفانه به صورت مستمر دنبال نشده است. این طرح در دولت احمدینژاد و همزمان با سهمیه بندی بنزین آغاز شد ولی بعد از چند سال بدون هیچ توضیحی به فراموشی سپرده شد. پس از آن در دولت دوم روحانی نیز دوباره این طرح به صورت جدی پیگیری شد اما در دولت رئیسی متوقف شد و باز هم توضیح دقیقی درباره آن داده نشد.
حالا دراین روزها با توجه به جدیتر شدن بحث افزایش قیمت بنزین در دولت، به نظر میرسد که شرکت پالایش و پخش بار دیگر ماموریت پیدا کرده تا نسبت به از سرگیری و گسترش گازسوز کردن خودروها اقدام کند. این بار ولی به نظر میرسد شرایط تازهای شکل گرفته که نمیتوان نسبت به آن بی توجه بود و همچنان بر مبنای همان شرایط قدیم، همچنان گازسوز کردن خودروها را یک راهکار اساسی و ارزشمند برای کاهش مصرف بنزین در نظر داشت و به عملیاتی کردن این طرح پرداخت.
اولین مساله این است که باید به این سوال پاسخ داده شود که چرا در نوبتهای قبل این طرح پیش نرفت؟ موانع اجرایی کار چه بود؟! آیا صرفا تغییر مدیریت مانع تداوم کار بود یا این که مشکلات دیگری هم وجود داشته که ممکن است در آینده هم دوباره مانع شود. یقینا دولت با توجه به تجربههای قبلی نباید بدون اخذ تضمینهای لازم دست به کاری بزند که تا به حال دو بار به سرانجام نرسیده است. مطمئنا افراد مختلفی که در نوبتهای قبل در حوزه CNG سرمایهگذاری کردهاند دچار مشکلاتی شدهاند. افسوس که امیدی نیست که دولتمردان دولت رئیسی به این امر پاسخ دهند که چرا چنین شد، اما میتوان انتظار داشت که دولت فعلی آن را آسیب شناسی کند و نگذارد که دوباره چنین اتفاقی بیفتد.
نکته مهمتر اما چیز دیگری است؛ اینکه تغییرات تکنولوژیک در دنیا چنان شگفت و سریع است که امروز دیگر جایگزینی بسیار جدیتر از گاز برای سوخت خودروها پیدا شده است. امروز در دنیا گسترش استفاده از خودروهای برقی (با توجه به سرعت تکامل این خودروها) به اندازهای است که دیگر چندان اعتباری برای گازسوز کردن خودروها نمانده است. به این ترتیب اگر ده سال پیش سرمایه گذاری برای گازسوز کردن خودروها توجیه داشت، امروز پیگیری برای گازسوز کردن خودروها نوعی هدر دادن سرمایهها و بیتوجهی به روند صنعت در دنیاست که خواهی نخواهی ایران هم باید با آن همراهی کند.
به این نکته باید این را هم افزود که کشور ما علیرغم داشتن منابع گاز، چند سالی است که مشکل کمبود گاز هم پیدا کرده است. در طول دو سال گذشته قطع گاز کارخانجات و صنایعی همچون پتروشیمیها باعث زیانهای فراوانی شده است. با توجه به تحریمهایی که امید چندانی به رفع آن در کوتاه مدت نیست، و این که سرمایهگذاری خارجی در کشور در این وضعیت ممکن نیست، و همچنین افت فشار پارس جنوبی که انکارناپذیر است، اصلا معلوم نیست که گاز تولیدی کشور کفاف مصرف فعلی را هم بدهد، چه برسد به افزایش موارد مصرف گاز. به عبارت سادهتر، گازسوز کردن خودروها، به معنای رفع بخشی از مشکل ناترازی بنزین به بهای افزایش مشکل ناترازی گاز است، و این واقعا رفتاری خلاف عقل و منطق در مدیریت انرژیِ کشور است!
اگر کمی گستردهتر به این موضوع نگاه کنیم و مثلا مشکلات زیست محیطی کشور را هم در نظر داشته باشیم، بیشتر به سمت برقی کردن خودروها ترغیب میشویم. صفر بودن دود اگزوزی خودروهای برقی باعث میشود این خودروها از نظر آلودگی شهری گزینهٔ بسیار پاکتری محسوب شود.
این که چرا دولت توجه بیشتر به برقی کردن خودرو را مدنظر قرار نمیدهد، باعث تعجب است و جواب ساده و سرراستی نمیتوان به آن داد. آیا بازهم منافع عدهای خاص در میان است که حتی قدرت دولتمردان هم به آنها نمیرسد؟ یا این که در این مورد غفلت وجود دارد؟ شاید در آیندهای نزدیک با توجه به رویکرد دولت بتوان جوابی به این سوالات داد.