به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ،حال در کمتر از یک هفته آینده نشست دیگری در الجزایر به این منظور برگزار و ایران بر خلاف نشست قبلی در این نشست حاضر خواهد شد. ایران همواره اعلام کرده تا زمانی که به شرایط مطلوب تولید قبل از اعمال تحریمها برنگردد، حاضر به توقف رشد تولید خود نیست و تعریف «شرایط مطلوب» به عمد مبهم گذاشته میشود تا برحسب وضعیت واقعی قابل تفسیر باشد. حال سوالی که مطرح میشود، این است که آیا تولید روزانه 65/ 3 میلیون بشکهای کنونی شرایط مطلوب ایران است؟ شرایط مطلوب پیش از تحریمها چگونه باید تعریف شود؟ بررسیها نشان میدهد، بهترین شرایط برای پذیرش هرگونه محدودیتی در تولید نشان کردن سهم ایران در اوپک است. ایران پیش از تحریمها بیش از 12 درصد از تولید نفت این سازمان را بر عهده داشته است. بر این اساس و باتوجه به تولید کنونی این سازمان، سهم ایران در اوپک حدود 2/ 4 میلیون بشکه در روز است. از سویی کارشناسان بر این باورند که طرح فریز منافع عربستان را بیش از ایران حمایت میکند و طرح فریز میتواند دامی برای محدود کردن برنامههای بلندمدت و میانمدت ایران در راستای افزایش تولید باشد از همین رو بهترین استراتژی که ایران در نشست الجزایر میتواند دنبال کند، تلاش برای کاهش تولید است.
مقدار مطلوب تولید نفت چه مقداری است؟
وضوح کمی درباره آمار تولید نفت ایران در پیش از تحریمها وجود دارد، یعنی آماری که از مقدار تولید نفت کشور از سوی منابع مختلف اعلام میشود بسیار متفاوت است. بررسی گزارشهای ماهانه دبیرخانه اوپک نشان میدهد، تا سال 2012 (زمان آغاز تحریمهای نفتی غرب علیه ایران) تنها آماری که از مقدار تولید کشورها اعلام میشد بر اساس منابع ثانویه(رهگیری نفتکشها) بوده است. بر اساس این آمار متوسط تولید نفت ایران در سال 2011 بیش از 6/ 3 میلیون بشکه بوده است. آماری که بلومبرگ نیز از منابع خود به دست آورده نزدیک به این مقدار است، اما از سال 2012 بخشی به گزارشهای دبیرخانه اوپک اضافه شد که به اعلام رسمی کشورها از مقدار تولید خود اختصاص داشت. در گزارشهای سال 2012 دولت ایران متوسط تولید خود در سال 2011 را حدود 5/ 3 میلیون بشکه اعلام کرده است. این در حالی است که بر اساس آمار موسسه جودی متوسط روزانه تولید نفت ایران در سال 2008 بیش از 1/ 4 میلیون بشکه بوده است.
همانطور که میبینید اعلام رسمی و دولتی ایران از مقدار تولید خود در سال 2011 نسبت به برآوردهای دیگر در سطح پایینتری قرار دارد. همچنین مشخص نیست، چرا ایران که در سال 2008 بیش از 4 میلیون بشکه در روز تولید میکرده، در عرض چند سال و بدون اینکه تحریمهای غرب برقرار شده باشد، بیش از 500 هزار بشکه با افت تولید مواجه شده است؟ برخی کارشناسان بیتوجهی به سرمایهگذاری در صنعت نفت را در دولت گذشته عامل این افت تولید میدانند. حال با توجه به مبهم بودن آماری که در بالا به آن اشاره شد، این سوال پیش میآید که مقدار مطلوب سطح تولید که ایران بر آن اشاره دارد چه مقدار است؟ میتوان مانند سالیان گذشته، آمار منابع ثانویه اوپک را مرجع مقدار تولید نفت ایران قرار دهیم، یعنی مقدار 63/ 3 میلیون بشکه در روز. اما در آن سال مقدار تولید اوپک 78/ 29 میلیون بشکه در روز بوده و در سالهای اخیر رشد کرده، بهطوریکه در آگوست 2016 به 3/ 32 میلیون بشکه در روز(بدون در نظر گرفتن دو عضو جدید این سازمان یعنی گابن و اندونزی) رسیده است. بنابراین حداقل حقی که ایران باید برای افزایش تولید خود در نظر بگیرد سهم تولید در اوپک پیش از تحریمها است.
در آن سالها سهم ایران در اوپک 2/ 12 درصد بوده است، اما به غیر از ایران، لیبی و نیجریه نیز در سالهای اخیر با افت تولید شدیدی مواجه شدهاند و دیگر کشورهای اوپک مثل عربستان و عراق با افزایش تولید کاهش عرضه این دو کشور را جبران کردهاند. در آخرین گزارش اوپک تولید لیبی 290هزار بشکه و تولید نیجریه 45/ 1 میلیون بشکه در روز اعلام شده است. در حالی که تولید نفت این کشورها در سال 2010 به ترتیب 6/ 1 میلیون و 2 میلیون بشکه در روز بوده است. بنابراین ظرفیت کنونی تولید نفت این سازمان بدون در نظر گرفتن گابن و اندونزی که در یک سال اخیر به اوپک پیوستهاند، بیش از 34 میلیون بشکه در روز است. بنابراین با در نظر گرفتن سهم 2/ 12 میلیون بشکهای تولید نفت ایران، مقدار تولیدی که ایران باید به آن برسد پیش از آنکه وارد هرگونه برنامه کاهش تولید شود، حدود 15/ 4 میلیون بشکه در روز است. با در نظر گرفتن تولید کنونی نفت خام ایران که حدود 65/ 3 میلیون بشکه در ماه آگوست اعلام شده، بنابراین ایران باید حداقل 500 هزار بشکه به تولید خود بیفزاید و بعد وارد هرگونه طرح محدودکننده تولید شود. از سویی توجه به مقدار صادرات نفت خام کشور در زمان قبل از تحریمها نیز میتواند تا حدودی راهگشا باشد. بر اساس آمار به دست آمده توسط بلومبرگ، مقدار صادرات نفت ایران در سال 2011 حدود 54/ 3 میلیون بشکه بوده است. در حالی که در آخرین اظهارات مقامات نفتی کشورمان مقدار صادرات نفت خام را 1/ 2 میلیون بشکه در روز برآورد کردهاند. بنابراین حتی بر اساس آمار صادرات نیز ایران باید پیش از وارد شدن به هر بحثی بر سر محدود کردن عرضه خود، تولیدش را حدود 450هزار بشکه افزایش دهد.
برنامههای نفتی ایران
برخی از کارشناسان این گمانه را مطرح میکنند که ایران بیش از مقدار کنونی (65/ 3 میلیون بشکه در روز) توان رشد تولید ندارد. در این راستا میتوان به گزارشی که در خبرگزاری رویترز منتشر شده اشاره کرد. این خبرگزاری چندی پیش اعلام کرد که تولید نفت ایران به سقف خود رسیده و توان افزایش بیشتر را ندارد. چراکه بر اساس گزارش اوپک تولید نفت ایران در دو ماه اخیر رشد چندانی نداشته و در حال حاضر به تولید ژانویه 2012 یعنی درست پیش از تحریمها رسیده است.اما بررسیها نشان میدهد این ادعا چندان درست نیست. در واقع توان افزایش تولید نفت ایران را در کوتاه مدت و بلند مدت میتوان بررسی کرد. ایران در حال حاضر بیشترین توان خود را بین میادین نفتی به میادین مشترک غرب کارون اختصاص داده است. تولید نفت از میادین غرب کارون در حال حاضر کمتر از 200 هزار بشکه در روز است، اما دولت برنامه دارد ظرف یک سال آینده تولید خود را از این میادین به بیش از 300 هزار بشکه در روز برساند. بنابراین در کوتاه مدت و در عرض چند ماه ایران میتواند بیش از 100 هزار بشکه به تولید روزانه خود بیفزاید.اما از سویی باید به برنامه بلند مدت تولید ایران توجه کرد. اولین مناقصه برای واگذاری میادین نفتی ایران به میدان آزادگان جنوبی تعلق دارد ظرف یک ماه آینده برگزار میشود. ایران قصد دارد در قالب جدید قراردادهای نفتی خود حجم عظیمی سرمایه خارجی جذب کند و تولید نفت خود را در قالب برنامه ششم توسعه به بیش از 5 میلیون بشکه در روز برساند. این مقدار 4/ 1 میلیون بشکه بیشتر از مقدار کنونی تولید نفت کشور و بیشترین مقدار از سال 1978 یعنی پیش از انقلاب است.
ایران چه موضعی در الجزایر باید اتخاذ کند؟
همانطور که گفته شد سهم ایران در اوپک بسیار بیشتر از سطح کنونی تولید کشور است. با این حال شرایط کنونی بازار بسیار آشفته است و مخالفت ایران برای نپیوستن به طرح فریز میتواند ایران را مقصر افت قیمتها در جهان نشان دهد. اما فریز تولید تنها میتواند دامی برای برنامههای آتی ایران باشد. در این خصوص، موسسه مطالعات بینالمللی انرژی در آخرین شماره هفته نامه خود گزارشی تهیه کرده و به بررسی راهبردهای احتمالی ایران در نشست الجزایر پرداخته است. بر اساس این گزارش، بازگشت سطح تولید ایران به دوره پیشاتحریم دغدغه اصلی عربستان سعودی و بلوک عربی اوپک نیست، بلکه برنامههای آتی توسعهای ایران در دوره پساتحریم اصلیترین عامل نگرانی این کشورها است. بر این اساس، عربستان سعی میکند با جلب همراهی ایران با طرح فریز و تمدید زمانی طرح فریز تا میانمدت، به بهانه یک سازوکار بینالمللی مدیریت بازار از برنامه توسعهای آتی ایران جلوگیری کند.
در گزارش موسسه آمده است: «طرح فریز بعد از اینکه سطح تولید آن مشخص شد، الزاما باید کوتاهمدت بوده و سیاستهای احتمالی عربستان در تحمیل آن بهعنوان سازوکار مدیریت بازار تا دوره میانمدت ایران منطقی نخواهد بود.» هرگونه طرحی مبتنی بر تمدید زمانی فریز بهعنوان سازوکار مدیریت بازار جهانی تا میانمدت، تهدیدی برای منافع کلان ایران است. در واقع طرح فریز در حالی از سوی سعودیها مطرح میشود که آخرین گزارش دبیرخانه اوپک نشان میدهد با فرض ثابت ماندن تولید این سازمان در ماه آگوست در سال 2017 بهطور متوسط تقاضا برای نفت این سازمان 5/ 32 میلیون بشکه در روز است، در حالی که تولید نفت این سازمان بیش از 2/ 33 میلیون بشکه در روز بوده است بنابراین حتی با فرض عدم افزایش تولید نفت از سوی سه کشور ایران، لیبی و نیجریه که در حال حاضر پایینتر از سطح ظرفیت تولید خود نفت استخراج میکنند، بازار حداقل با 700 هزار بشکه در روز با مازاد عرضه مواجه خواهد بود. برهمین اساس این طرح درصورت اجرایی شدن در کوتاه مدت(کمتر از یک سال) نمیتواند موجب متعادل کردن بازار نفت و رسیدن قیمتها به محدود 50 تا 60 دلار که کشورهای عضو اوپک خواهان آن هستند، شود.
کارشناسان موسسه بینالمللی انرژی نیز بر این باورند که طرح فریز با شرایط کنونی تنها موجب حفظ شرایط موجود و پذیرش رویکرد افراطی افزایش عرضه عربستان در سالهای اخیر میشود. از سویی باید توجه داشت که باتوجه به اینکه ظرفیت افزایش تولید نفت ایران بیشتر از عربستان است(ایران برنامه رسیدن تولید به بیش از 5 میلیون بشکه در روز را دارد اما عربستان در حال حاضر در رکورد تاریخی خود نفت تولید میکند) مزایای اقتصادی و راهبردی طرح فریز برای ایران بسیار کمتر از مزایای اقتصادی عربستان از طرح فریز خواهد بود، از اینرو اشتیاق کمتری نسبت به آن خواهد داشت. آمارها نشان میدهد که عربستان سعودی با فشار بیشتری از جانب کاهش قیمت نفت روبهرو بوده و خواستار افزایش قیمت نفت در بازه 50 تا 60 دلار (آستانه تجاری شدن تولید نفت نامتعارف) با حفظ وضع موجود افزایش تولید و عرضه خود و با هزینه دیگر عرضهکنندگان است. وضعیت آسیبپذیری کمتر ایران از نظر اقتصادی نسبت به عربستان فرصت مناسبی برای وادارسازی این کشور به کاهش تولید است. پیشبینی رشد اقتصادی عربستان در سال 2016 تنها 5/ 1 درصد بوده که بسیار کمتر از رشد مورد انتظار خود بین 2/ 3 تا 4 درصد خواهد بود.
براساس این گزارش توافقات عرضه نفت به دلیل ماهیت و اثرات چندبعدی اقتصادی، سیاسی و امنیتی آن نیازمند دیپلماسی انرژی منسجم کشور با مشارکت نهادهای مختلف اقتصادی و سیاسی است. لازم است توجه شود که طرح فریز و چشمانداز افزایش قیمت نفت بدون کاهش تولید عربستان، منجر به تقویت توان اقتصادی عربستان بهعنوان یکی از ابزارهای توسعهطلبی سیاست خارجی این کشور علیه منافع ایران در سطح جهانی و منطقهای نشود. این امر ضرورت تدوین و اجرای سیاستهای کلان و اجرایی دیپلماسی انرژی کشور را بیشتر میکند.کارشناسان موسسه مطالعات بینالمللی انرژی بر این باورند که راهحل منطقی و کوتاهمدتی که ایران میتواند خواستار آن باشد، پیگیری کاهش تولید به جای فریز آن-حفظ وضع موجود تولید- است و ایران خواهان کاهش تولید کشورهایی (نظیر عربستان سعودی) شود که در شرایط ایجاد بحران تحمیلی برای دیگر تولیدکنندگان (نظیر ایران) مبادرت به افزایش عرضه خود کردهاند.
منبع: دنیای اقتصاد