طی روزها و ساعتهای اخیر شاهد تلاشهای متعدد، مستمر، مستقیم و غیرمستقیم دیپلماتیک از سوی کشورهای غربی بویژه ایالات متحده، انگلیس، فرانسه، آلمان و … برای دعوت جمهوری اسلامی به خویشتنداری در قبال حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری کشورمان در دمشق هستیم.
این تحرکات سیاسی و پیامهای دیپلماتیک میتواند دلایل و ابعاد مختلفی داشته باشد که اهم آنها به شرح زیر است:
۱- وحشت رژیم صهیونیستی از پاسخ نظامی ایران
۲- پیشگیری از گسترش تنش، درگیری و جنگ در خاورمیانه
۳- اتمام حجت با جمهوری اسلامی
۴- آماده کردن افکار عمومی برای هرگونه برخورد احتمالی با ایران
۵- تلاش برای اتخاذ رویکرد و تصمیم اشتباه ناشی از «برآورد بیش از حد»(Over estimate- از توانایی و مقدورات خودی و شرایط حریف
در این شرایط شاهد رفتارها و توصیههای شتابزده، مطالعه نشده، تحریکآمیز، احساسی و حتی مشکوک هستیم. اهم این موارد به شرح زیر است:
۱- حمله گسترده و تعیین تکلیف نهایی با رژیم صهیونیستی
۲- رفتن به سمت تولید بمب اتمی و اعلام عمومی آن با هدف بازدارندگی قطعی
۳- حمله به پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه به عنوان حامی و مسئول اصلی جنایات اسرائیل
۴- حمله موشکی به اماکن دیپلماتیک اسرائیل در کشور ثالث
۵- اعزام نیرو به مرزهای زمینی رژیم صهیونیستی
در چنین وضعیتی که هرگونه دعوت به برخورد و پاسخ نظامی، به «شجاعت»، «شهامت»، «انقلابیگری» و …؛ و نقطه مقابل آن «سازشکاری»، «مرعوب شدن»، «خیانت» و … تعبیر میشود، فارغ از هرگونه مصلحت اندیشی فردی، توجه به همه ابعاد موضوع و پیامدهای هر تصمیم مورد تاکید است.
با توجه به اهداف و انگیزههای پنهانی اسرائیل، منافع سایر بازیگران منطقهای و فرامنطقهای و احتمال افزایش سطح تنشها در خاورمیانه و خلیج فارس، بدون شک اتخاذ تصمیم نهایی بایستی با در نظر گرفتن مقدورات و محدودیتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی موجود کشور باشد. از همین روی برای «تبدیل تهدید به فرصت»، با استفاده از حداکثر عقلانیت، دانش و تجربه موجود و هماندیشی فراجناحی، محورهای زیر پیشنهاد میشود:
۱- حفظ وحشت موجود از قدرت نظامی ایران در رژیم صهیونیستی با ادامه هوشمندانه خویشتنداری راهبردی
۲- تبدیل نگرانیها و تماسهای دیپلماتیک جاری به کسب امتیازات راهبردی برای کشورمان و مردم مظلوم فلسطین و یمن
۳- احیای برجام و رفع تحریمها
۴- کاهش سطح روابط سیاسی و اقتصادی کشورهای حوزه خلیج فارس با اسرائیل
۵- بهبود و ترسیم تصویری صلح طلب از جمهوری اسلامی در افکار عمومی
این تحرکات سیاسی و پیامهای دیپلماتیک میتواند دلایل و ابعاد مختلفی داشته باشد که اهم آنها به شرح زیر است:
۱- وحشت رژیم صهیونیستی از پاسخ نظامی ایران
۲- پیشگیری از گسترش تنش، درگیری و جنگ در خاورمیانه
۳- اتمام حجت با جمهوری اسلامی
۴- آماده کردن افکار عمومی برای هرگونه برخورد احتمالی با ایران
۵- تلاش برای اتخاذ رویکرد و تصمیم اشتباه ناشی از «برآورد بیش از حد»(Over estimate- از توانایی و مقدورات خودی و شرایط حریف
در این شرایط شاهد رفتارها و توصیههای شتابزده، مطالعه نشده، تحریکآمیز، احساسی و حتی مشکوک هستیم. اهم این موارد به شرح زیر است:
۱- حمله گسترده و تعیین تکلیف نهایی با رژیم صهیونیستی
۲- رفتن به سمت تولید بمب اتمی و اعلام عمومی آن با هدف بازدارندگی قطعی
۳- حمله به پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه به عنوان حامی و مسئول اصلی جنایات اسرائیل
۴- حمله موشکی به اماکن دیپلماتیک اسرائیل در کشور ثالث
۵- اعزام نیرو به مرزهای زمینی رژیم صهیونیستی
در چنین وضعیتی که هرگونه دعوت به برخورد و پاسخ نظامی، به «شجاعت»، «شهامت»، «انقلابیگری» و …؛ و نقطه مقابل آن «سازشکاری»، «مرعوب شدن»، «خیانت» و … تعبیر میشود، فارغ از هرگونه مصلحت اندیشی فردی، توجه به همه ابعاد موضوع و پیامدهای هر تصمیم مورد تاکید است.
با توجه به اهداف و انگیزههای پنهانی اسرائیل، منافع سایر بازیگران منطقهای و فرامنطقهای و احتمال افزایش سطح تنشها در خاورمیانه و خلیج فارس، بدون شک اتخاذ تصمیم نهایی بایستی با در نظر گرفتن مقدورات و محدودیتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی موجود کشور باشد. از همین روی برای «تبدیل تهدید به فرصت»، با استفاده از حداکثر عقلانیت، دانش و تجربه موجود و هماندیشی فراجناحی، محورهای زیر پیشنهاد میشود:
۱- حفظ وحشت موجود از قدرت نظامی ایران در رژیم صهیونیستی با ادامه هوشمندانه خویشتنداری راهبردی
۲- تبدیل نگرانیها و تماسهای دیپلماتیک جاری به کسب امتیازات راهبردی برای کشورمان و مردم مظلوم فلسطین و یمن
۳- احیای برجام و رفع تحریمها
۴- کاهش سطح روابط سیاسی و اقتصادی کشورهای حوزه خلیج فارس با اسرائیل
۵- بهبود و ترسیم تصویری صلح طلب از جمهوری اسلامی در افکار عمومی