دادستان قشم: قاچاقچیان در روز روشن، سوخت را تا نزدیکی ساحل میآورند، بعد از طریق لولهها به وسط دریا لولهکشی میکنند و از طریق لنج بارگیری انجام میشود.
این داستان از سال ۱۳۷۶ در شروع شده بوده. و جای تعجب داره که بعد از گذشت ۲۸ سال تازه صداش در اومده. همه نهادهای نظامی و انتظامی هم با توجه به داشتن گشت دریایی در جریان این کار بودند ولی احتمالا به صورت نقدی حل اش می کردند. شما تشریف بیارید به بنادر جنوبی و ببینید کشتی های صیادی به غیر از ۴۵ در روز درسال ( نیمه دوم مرداد تا پایان شهریور) که فصل صید میگو مجاز هست چه کار می کنند! همه شون توی اسکله ها لهام ( استاپ) هستند و سهمیه سوخت دولتی شون رو می گیرند و آزاد می فروشند . چون اصلا با این وضعی که چینی ها در صید بی رویه پیش گرفته اند و محدودیت هایی که شیلات برای کشتی های صیادی ایران بوجود آورده اصلا صید مقرون به صرفه نیست. در نتیجه سهمیه سوخت با نرخ دولتی می گیرند و آزاد می فروشند.وضعیت کل کشتی های صیادی همینه.
بله کاملا حق با شماست. من چند باری رفتم اسکله یکی از این شهرهای بندری و دیدم که کشتی ها ردیف و کنار هم استاپ شده اند. فقط یک نگهبان گذاشتند با ماهی ۵ میلیون تومان حقوق. برام جای تعجب بود که این کشتی که الان باید تو دریا باشه چطور درآمد داره.شما رو شنگری کردید. سپاس فراوان
حق با شماست. صید با کشتی با این همه هزینه و این روندی که چینی ها پیش گرفته اند اصلا برای صیادان ایرانی مقرون به صرفه نیست. همون لنج و قایق بهتره. تعمیر یه موتور کشتی خدا تومان هزینه می بره. این جاست که سو مدیریت یک دستگاه مثل شیلات باعث پیدا شدن بازار سیاهی به نام قاچاق سوخت می شه. وگرنه کشتی جاش تو دریا و اقیانوس هست نه خوابیدن تو اسکله ها و بنادر.کشتی های صیادی چینی با فن آوری که دارند کف دریا رو هم شخم و جارو می زنند و با خودشون می ارن رو عرشه. صیاد ایرانی می ره و سنگ و باقی مانده کف دریا رو صید می کنه.