۲
۳
plusresetminus
تاریخ انتشاريکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۷:۳۰
کد مطلب : ۱۲۰۳۶۱
یادداشتهای یک هلدینگی/قسمت سوم

خداحافظی با روابط عمومی هلدینگ خلیج فارس

عبدالرسول دشتی
از جمله نکاتی که در مراسم تودیعم به آن پرداختم این موضوع بود که: طی سال ها کار نکته بسیار ارزشمندی که به آن رسیدم این بوده که تمام تفاوت ها و تمایزهایی که مدیران با گرایش های مختلف حزبی، گروهی و سیاسی به آن معتقد هستند، وقتی به مرحله عمل می رسد به شباهت هایی بی نظیر در رفتار آنان تبدیل می شود و این حقیقتی غیر قابل کتمان است که بارها عملا در برخوردها و عملکرد مدیران مختلف مشاهده کرده ام.
عبدالرسول دشتی
عبدالرسول دشتی
 
3)خداحافظی با روابط عمومی هلدینگ خلیج فارس:
بعد از سال 1392 و روی کار آمدن دولت آقای روحانی وزارت نفت و پتروشیمی دچار تغییرات مدیریتی اساسی شدند. هلدینگ خلیج فارس آن روزها سازمانی جدید و تازه جان گرفته محسوب می شد که برای راه افتادن و کسب اعتبار بین المللی راهی بسیار پر پیچ و خم را در پیش رو داشت. سازمانی که پتاسیل بسیار بالایی داشت ولی سر و سامان دادن به آن و در مسیر درست انداختنش به سختی ساختن اتوبانی در میان سنگلاخ های یک کوهستان بود. در این میان مسئولیت ساماندهی و روبراه کردن روابط عمومی و امور بین الملل این مجموعه بر عهده من گذاشته شده بود. مسئولیتی که با توجه به بیش از سه دهه تجربه کار در این حوزه هیچ نگرانی بابت انجام آن نداشتم.

تدوین استراتژی روابط عمومی، تهیه فرایندهای انجام تمامی کارهای روابط عمومی، مدیریت دقیق هزینه ها و از همه مهم تر باز گذاشتن دست روسای روابط عمومی شرکت های تابعه به ویژه برای بهره گیری از خلاقیت های آنان و رشد و ارتقاء این مجموعه از جمله نکات اساسی بود که با اعتقاد به آنها کار خود را شروع کرده بودم. 

ارتباط با رسانه ها را به بهترین شکل ممکن توسعه دادیم و عملا هفته یا ماهی نبود که خودم با توجه به شرایط مختلف داخلی یا منطقه ای یادداشتی در رابطه با مسائل پتروشیمی ننویسم. به عنوان یک ضرورت برای ارتباط موثر و تامین نیاز مدیران ارشد و روسای روابط عمومی مجموعه هلدینگ خلیج فارس گزارش های تحلیلی کامل و جامعی از مباحث مختلف منطقه ای و بین المللی مرتبط با نفت و پتروشیمی تهیه کرده، برای مطالعه آنان و اطلاع از آن مسائل ارسال می شد. از مباحثی مانند تاثیر کاهش قیمت های جهانی نفت در برنامه های توسعه ای پتروشیمی کشورهای منطقه خلیج فارس گرفته تا تاثیر خروج انگلیس از اتحادیه اروپا بر صنعت نفت ایران و حتی جایگاه صنایع پتروشیمی در مباحثه های انتخاباتی داوطلبان دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری.

همه اینها ادامه داشت تا اینکه در تاریخ 19 اسفندماه سال 1396 عادل نژادسلیم از مجموعه هلدینگ خلیج فارس کنار رفته و  جعفر ربیعی در این مسئولیت منصوب شد.

عصر روز شنبه هشتم اردیبهشت ماه سال 1397 ساعت از وقت اداری گذشته بود که یکی از همکاران روابط عمومی به من گفت خبر دارید برایتان حکم زده اند؟ گفتم نه! و به شوخی ادامه دادم مدیرعامل شدم؟ گفت نه ولی یک نفر را به جایتان به عنوان مدیر روابط عمومی منصوب کرده اند.

در طول بیش از سی سال کار در وزارت نفت و شرکت های پتروشیمی و پالایش و پخش همیشه برای گرفتن ترخیص و انتقال از یک سازمان به شرکتی دیگر دنبال اصرار و کشاکش بودم. در واقع این من بودم که می خواستم از یک سازمان بروم و مدیر بالاتر موافقت نمی کرد. اما این بار این مدیرعامل جدید شرکت پتروشیمی خلیج فارس بود که بدون هیچ اطلاع قبلی مرا از کار برکنار کرده بود. هرچند برایم ناخوشایند بود ولی آن را هم اتفاقی جدید دانستم که بالاخره در طول خدمت توانسته بودم تجربه کنم.

من اولین شخص برکنار شده از مجموعه ای بودم که پس از چهار سال حضور در کنار یکدیگر همچون پیکری تنومند هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس را به جایگاه دومین شرکت بزرگ خاورمیانه و سی و چهارمین شرکت بزرگ پتروشیمی جهان رسانده بودیم. با حضور مدیرعامل جدید و طبق نظر ایشان و پس از انتصاب سرپرستان شش شرکت زیرمجموعه هلدینگ خلیج فارس تعدادی از مدیران ستاد پس از من یکی پس از دیگری از کار برکنار و حاشیه نشین شدند. مدیرانی که یکی در هنگام مرخصی، دیگری به هنگام ماموریت اداری و فردی مانند مدیر مالی خود شخصا استعفا داده بود.

خبر این انتصاب برای همکارانم کاملا غیر منتظره بود. چون قبل از آن نه اتفاقی بین من و مدیرعامل جدید رخ داده بود و نه کار خاصی پیش آمده بود که در انجام  آن کوتاهی خاصی از واحد تحت مدیریت من صورت گرفته باشد.

به اولین کسی که اطلاع دادم همسرم بود. ما سال ها با هم همکار بودیم و اگر از جای دیگری این خبر را می شنید ممکن بود ناراحت شود این بود که خودم با او تماس گرفته و گفتم چه اتفاقی افتاده است. خیلی خوب با این مسئله برخورد کرد و آن را خیر خدا دانست.

فردا صبح هنگامی که می خواستم به طرف اداره بیایم گفتم امروز که دیگر کسی منتظرم نیست رئیس روابط عمومی هم نیستم که یک وقت مدیرعامل کار فوری با من داشته باشد پس عجله نکنم این بود که ابتدا دوش گرفتم. وقتی با ماشین از خانه بیرون آمدم دیدم بنزین ماشینم از نصف کمتر است گفتم امروز که حسابی وقتم آزاد است پس بروم بنزین هم بزنم.

توی پمپ بنزین بودم که تلفنم زنگ زد. دفتر مدیرعامل بود می خواستند بدانند چه موقع به اداره می آیم. مدیرعامل می خواست مرا ببیند. گفتم تا نیم ساعت یا کمی بیشتر. تازه به پارکینگ اداره رسیده بودم که این بار رئیس دفتر مدیرعامل تماس گرفت. گفتم تا دو دقیقه دیگر توی اداره هستم می خواست رئیس جدید را تا محل روابط عمومی همراهی کند.

به اتفاق آمدند خوش و بش و حال و احوال کردیم. رئیس جدید روابط عمومی آدم محترم و بسیار مودبی بود که تا آن لحظه ایشان را ندیده بودم. همه همکاران را صدا کردم. ضمن معرفی آنها، سوابق، تحصیلات و ویژگی ممتاز هریک را بطور خلاصه گفته و به این موضوع اشاره کردم که همیشه از همکارانم خواسته ام در یک کار ویژگی ممتاز داشته باشند تا سایر همکاران بتوانند هریک از کارکنان روابط عمومی را بر اساس ویژگی های مثبت آنان بشناسند.

ساعت یازده به اتفاق رئیس جدید روابط عمومی به دفتر مدیرعامل رفتیم. در ابتدای ورود مدیرعامل با من روبوسی کرده، گفت" بیا ببوسمت تا از اینکه برکنارت کردم ناراحت نباشی." پس از نشستن گفتم تعجب من از این است که چرا به خودم نگفتید. من که دنبال این نبودم کسی را واسطه کنم پیش شما سفارش مرا بکند از آن طرف شما در حکمی که زده اید حتی اسم مرا نیاورده اید. آیا واقعا با من مشکل خاصی داشتید که خبر نداشتم؟ گفت ای بابا شما پتروشیمی ها چرا اینقدر حساس هستید؟ گفتم مهندس حالا دیگه شما هم این طرفِ میز هستید و جزو ما محسوب می شوید.

نمایشگاه نفت، گاز و پتروشیمی شانزدهم اردیبهشت آغاز به کار
می کرد به همین دلیل کارهای مربوط به آن را با خودم آورده بودم تا به اتفاق رئیس جدید روابط عمومی و مدیرعامل آنها را نهائی کرده و تحویل ایشان بدهم. مدیرعامل پوسترها، بروشورها و برنامه هائی که تنظیم کرده بودیم را دید و تائید کرد. در عین تعریف از کارها با حالت شوخی به رئیس جدید روابط عمومی گفت من تا حالا این بروشورها را ندیده بودم. گفتم مهندس یک هفته پیش با نظر خودتان قرار بود وقتی هماهنگ کنید تا به اتفاق کارها را نشانتان بدهم. چهارشنبه قبل در جلسه داخلی مدیران با هم صحبت کردیم گفتید پنج شنبه اداره نمی آئید و قرار شد شنبه با دفتر هماهنگ کنم تا کارها را نهائی کنیم. روز شنبه هم آخر ساعت اداری حکم برکناری ام را زدید. گفت مگر شما پتروشیمی ها می گذارید من به این کار برسم. آنقدر کار روی سرم ریخته اید که به هیچ کار دیگه ای نمی رسم.

صحبت ما تمام شد و قرار بر این شد که سه شنبه یازدهم اردیبهشت ساعت یازده مراسم رسمی تودیع من و معارفه مدیر جدید روابط عمومی را داشته باشیم.

مراسم تودیع و معارفه:
برای جلسه تودیع و معارفه علاوه بر مدیران ستاد تعدادی از مدیران عامل شرکت هایی که در تهران مستقر می باشند و رئیس کل روابط عمومی شرکت ملی صنایع پتروشیمی نیز حضور داشتند. جلسه با صحبت های مدیرعامل آغاز شد به برشمردن نکاتی مبنی برلزوم پرهیز از حاشیه سازی پرداختند و به نام من که رسیدند از سوابق، تجربیات و کارهایم تعریف کرده، اشاره کردند کار در هلدینگ خلیج فارس مانند مسابقه دوی امدادی است و چوبی که امروز از دست ایشان می گیرم به دست همکار دیگری می دهم تا انشالله در آینده چوب دیگری را از دست کس دیگری گفته و به دست ایشان بسپارم.

صحبت های من در مراسم تودیع:
هنگامی که نوبت صحبت به من رسید به عنوان مقدمه گفتم تعاریف و صحبت هائی که آقای مهندس در وصف من گفتند مسئولیت مرا بیشتر می کند که برای صحبت باید مراقب حرفهائی که می زنم باشم و ادامه دادم، چندی قبل در سخنرانی کوتاه برای خیر مقدم به جوانان کنگره نفت که میهمان ما بودند به این نکته اشاره کردم که: "کاری که ما در هلدینگ خلیج فارس از سال 1392 تا 1396 انجام دادیم انصافا و به اعتقاد من از کاری که مهندس نعمت زاده در دوران سازندگی و توسعه کلان پتروشیمی انجام دادند خیلی بزرگتر و ارزشمند تر بوده است. چون در آن زمان آقای نعمت زاده لشکری از مدیران باتجربه و درجه اول را در کنار خودشان داشتند و صنعت کاملا در خدمت ایشان بود. ولی تیمی که آقای مهندس نژادسلیم گرد خودش آورد در شرایطی بود که یک نفر از آن مدیران در این مجموعه نبود، شرایط تحریم بسیار سخت تر شده بود و خصوصی سازی هم کاملا پیکره پتروشیمی را از هم پاشیده بود.

در ادامه گفتم دوستان به یاد دارند که پیش از سال 92 و قبل از اینکه دولت تدبیر و امید بر سر کار بیاید هلدینگ خلیج فارس به تعبیری حیاط خلوت پتروشیمی برای انتصاب ها بود. تمام افتخاراتی که ایجاد شد اعم از مقام سی و چهارم جهان، مقام دوم خاورمیانه، بزرگترین، پرسودترین و پردرآمدترین هلدینگ کشور به همت مدیرعامل سابق هلدینگ خلیج فارس و جمعی از مدیران حاضر در جلسه و دیگر مدیرانی بوده که هریک گوشه ای از کار را برعهده داشتند.
 
ادامه صحبت ها شامل این نکات بود:
عمر کاری سی ساله ام در پتروشیمی و پالایش و پخش تجارب زیادی را به همراه داشته است تنها چهارسال از این دوران مسئولیت روابط عمومی را بر عهده داشته و در دیگر سال ها مسئولیت های مختلفی از کارشناسی بخش های مختلف روابط عمومی و ارتباط با رسانه ها تا کارهائی مثل مسئولیت ستاد اطلاع رسانی کارت هوشمند سوخت، دبیری شورای اطلاع رسانی پتروشیمی و کارشناسی بخش بین الملل پتروشیمی را نیز بر عهده داشته ام.

در ادامه به این موضوع پرداختم که: طی این سال ها نکته بسیار ارزشمندی که به آن رسیدم این بوده که تمام تفاوت ها و تمایزهایی که مدیران با گرایش های مختلف حزبی، گروهی و سیاسی به آن معتقد هستند، وقتی به مرحله عمل می رسد به شباهت هایی بی نظیر در رفتار آنها تبدیل می شود و این را طی این سال ها بارها عملا در برخوردها و عملکرد مدیران مختلف مشاهده کرده ام.

سپس ادامه دادم کاملا حق می دهم به آقای مهندس و به خود ایشان هم گفتم که خیلی خوشحالم که این بار مسئولیت را از عهده من برداشتند و هرگز نسبت به این انتصاب هیچ گله ای نداشته و ندارم و این جمع هم مدیون هستند اگر زمانی از قول من چیزی را بگویند که حاکی از گله مندی ام از این برکناری باشد. منتهی آنچه که در این میان اتفاق افتاد با چیزی که در رابطه با کرامت انسانی از ایشان سراغ داشتم  برایم توجیه ناپذیر بود. من بعد از ساعت اداری و از طریق همکارانم متوجه این تغییر شدم و این با عرف جابجایی های هیچ جایی از صنعت نفت همخوانی ندارد. فردای آن روز آقای مهندس از من خواستند بیایم با ایشان ملاقات داشته باشم. به ایشان هم گفتم این موضوع را روز قبل به من می گفتید و هنوز این موضوع را نتوانستم برای خودم حل کنم. خیلی از مدیران، افراد حاضر در این جمع و حتی رسانه ها می گفتند چرا در حکم صادره هیچ اسمی از شما نیاورده اند آیا شما مشکلی با ایشان داشته اید که در جواب می گفتم خیر هیچ اتفاقی بین ما نیفتاده بوده و اصلا از این موضوع خبر نداشتم.

در ادامه گفتم این انتصاب و این نحوه جابجائی مرا یاد خاطره ای در دوران ریاست جمهوری دولت نهم و انتصابی که در پتروشیمی رخ داد، انداخت. رئیس کل امور بین الملل شرکت ملی صنایع پتروشیمی یکی از روزها دقایقی برای دستشوئی از اتاق کارشان بیرون می روند و وقتی برمی گردند می بینند مدیر عامل وقت پتروشیمی شخص دیگری را به جای ایشان منصوب و در اتاق وی نشانده است. حالا این اتفاق از من که گذشت ولی لطفا کاری کنید که برای بقیه رخ ندهد.

بهترین یادگار من از دوران حضور در روابط عمومی همکاران خوب، توانمند، سالم و متعهدی است که با آنها کار کردم و تا هر زمانی که در صنعت باشم هرجائی و در مقابل هرکسی آنها را از همه نظر تضمین خواهم کرد و مسئولیت کارهایی که بعدها ممکن است کسی به دلیل انجام آنها از آنان گله داشته باشد را برعهده می گیرم. ارتباط دوستانه و خیلی خوبی میان مجموعه روابط عمومی ها ایجاد کرده ایم و خوشحالم بگویم مجموعه هلدینگ خلیج فارس از این نظر از یکپارچگی و هماهنگی خوبی برخوردار شده است. هنوز وقتی می روم ماهشهر از اینکه اولین رئیس روابط عمومی منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی بودم افتخار می کنم. این افتخار را برای بودن در هلدینگ خلیج فارس نیز برای خودم خواهم داشت و همچنان عضوی از این مجموعه باقی مانده و تمام تجربه ام را با کمال صداقت در خدمت همکاران قرار خواهم داد.

به عنوان یک نکته پایانی گفتم: در اولین جلسه هم اندیشی مدیران ستادی که در خدمت مدیرعامل جدید بودیم ایشان از برخی تشتت ها و تداخل های کاری گله داشتند اینکه برخی واحدها کارهای موازی انجام می دهند یا بعضی کارهای مربوط به یک واحد را واحد دیگری انجام می دهد. می خواهم از فرصت امروز استفاده کرده به ایشان بگویم تجربه ای که من در منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی، هلدینگ انرژی سپهر، ستاد اجرایی کارت هوشمند سوخت و هلدینگ خلیج فارس داشته ام این است که چنین سازمان های نوبنیادی در سال های اول، دوم و حتی سومشان برخی از چنین تداخل مسئولیت ها را دارند ولی بتدریج راهشان را از سال سوم به بعد پیدا کرده، مسیرشان هموار و در جهت توسعه قرار می گیرد. آن چیزهائی که خاطر شما را آزرده کرده، آخرین سنگ ریزه های باقیمانده از آسیابی است که در هلدینگ خلیج فارس انجام شده است. اگر به آرد آسیاب شده و به آن مسیر هموار شده نگاه کنید خاطرتان با چیزهای کوچک و کم اهمیت باقیمانده آزرده نخواهد شد و تاکید کردم کافی است ببینید ما از کجا به شرایط فعلی رسیده ایم همه اینها آن آسیابی است که معتقدم صورت گرفته است.

و نکته آخر اینکه از لطف همه همکاران طی این چهارسال تشکر می کنم. خودم در مورد کارهایم هیچ ادعائی ندارم. لذا قضاوت در مورد عملکردم را به یکایک شما واگذار می کنم.
 
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


پری
پتروشیمی ایران باید. از چینین مردی که سالیان سال با صداقت کار کرده و کارهای بزرگی که انجام داده افتخار کند
هلدینگی
البته به نکته خوبی اشاره کردید
به نظرم به رسم ادب هم که شده باید در احکام صادره از مدیر قبلی هم تشکر بشه و اگر مشکلی هم هست باید ادب بجا اورده شود
فرزین سوادکوهی
سلام.همواره از نوشته های جناب دشتی لذت برده و میبرم و برای این مدیر ارزشمند صنعت بهترین آرزوها رو دارم و معتقدم اگر مدیران رده بالا، دلسوز این صنعت باشند خواه ناخواه باید دوباره به سراغ عزیزان شایسته ای همچون جناب دشتی بروند و از برکت وجودشان در مجموعه استفاده ببرند.. ‌از پایگاه خبری نفت ما هم بخاطر درج و انتشار این مطالب سپاسگزارم.باقی بقایتان