۰
plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۶
کد مطلب : ۱۱۷۶۰۲

آیا روابط ایران و عربستان وارونه می‌شود؟

دنیای ارتباطات حرفه‌ای کوچک است تا مشکلات سیاسی حل نشود حتی اگر دو برادر هم وزیر نفت دو کشور باشند، نمی‌توانند مشکلات خود را حل کنند، اما اگر مشکل سیاسی حل شود دوستی دیرینه می‌تواند باعث تعمیق و تسهیل کننده روابط باشد.
نقشه ایران و عربستان
نقشه ایران و عربستان
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی"نفت ما"،  وقتی آمریکا پشت‌ عربستان را در ادعای‌شان نسبت به دخالت ایران در حمله‌های اخیر خالی کرد بیشتر به این نتیجه رسیدند که یک متحد ممکن است فقط یک روز همراه باشد اما همسایه همیشه هست.
 
بیژن نامدار زنگنه در آخرین اظهارنظر خود درباره وزیر نفت جدید عربستان گفت: "بنده هیچ مشکلی با ایشان ندارم و بیش از 22 سال است که با او دوست هستم. در فراز و نشیب‌هایی که در روابط ایران و عربستان بوده این دوستی همچنان ادامه داشته است. علاوه بر این ما نبودیم که با عربستان ایجاد اختلاف کردیم. ما می‌خواهیم با همه کشورها دوست باشیم و هیچ‌کس را در منطقه دشمن خود تلقی نمی‌کنیم. کشورها نباید ما را دشمن خود بدانند. دشمن همه ما بیرون از منطقه است".
 
ایران و عربستان هر دو از صادرکنندگان عمده نفت و گاز هستند و هر چند سیاست‌های متفاوتی در حوزه انرژی دارند، اما در کل می توان گفت اهداف مشترکی دارند و آن سردمداری بر بازار نفت است. در دنیای سیاست نیز هر دو کشور مدعی صیانت و رهبری بر سایر کشورهای مسلمان خاورمیانه هستند.
 
اکنون اوضاع منطقه دیگرگون است، ایران در تحریم به سر می‌برد، آن سوتر حمله به تاسیسات نفتی بزرگترین تولیدکننده را نمی‌توان ساده انگاشت، همانقدر که همگان در صددند ایران را در این خصوص متهم جلوه دهند، خود سعودی‌ها نیز در مظان اتهام و بزرگنمایی آنچه رخ داده، قرار گرفته‌ و متحد همیشگی‌شان در واشنگتن را نیز کنار خود ندارند، حال سوال این است که در این شرایط مناسبات دو کشور به لحاظ سیاسی و اقتصادی می‌تواند شکلی دیگر به خود بگیرد؟ آیا می‌توان منافع اقتصادی دو کشور را بازتعریف کرد؟ ممکن است به جایی برسیم که اقتصادی در هم تنیده داشته باشیم؟ آیا می‌توان با استفاده ابزاری از نفت به درک مشترکی در دنیای سیاست رسید؟
 
در این ارتباط سعید ساویز در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، اظهار داشت: از دیرباز مادامی که منطقه ناامن بوده همه کشورهای منطقه، تولیدکنندگان نفت و همه کسب و کار و تجارت‌ها بخصوص نفت و گاز دچار ضرر می‌شدند، مشابه آنچه بعد از اتفاقاتی چون فجیره، بقیق، تنگه هرمز و یا جنگ ایران و عراق و یا جنگ کویت و عراق رخ داد.
 
وی تاکید کرد: اگر کشورهای منطقه نگاه عاقلانه داشته باشند باید توجه داشته باشند ما بیش از هر چیزی به امنیت نیاز داریم و نبود آن باعث متضرر شدن همه خواهد شد.
 
این کارشناس حوزه انرژی تصریح کرد: در حال حاضر با آمدن بن سلمان، عربستان از سیاست‌های پیرمردمآبانه و محافظه کارانه‌ای که سال‌ها داشت، فاصله گرفته، او جوانی است که النعیمی را برکنار کرد و خالد الفالح را که آلت دست خودش بود، منصوب کرد. عربستانی که همیشه سعی می‌کرد نفت را از سیاست جدا کند تا خللی در درآمدهایشان ایجاد نشود، با روی کار آمدن بن سلمان تغییر کرد، او به امریکا کمک کرد که ایران را تحریم کند اما در هر حال این سیاست‌ها و سیاست‌هایی که در یمن و سوریه دنبال شده نتیجه خوبی نداد، بنابراین پدر بن سلمان برادرش را که با مواضع بن سلمان زاویه دارد به عنوان وزیر نفت منصوب کرد این یعنی که قدرت بن سلمان که دشمن شماره یک سیاست رابطه با ایران است، کم شده و یعنی عربستان پالسی فرستاده که می‌خواهد روابط بهتری در زمینه نفت و اوپک داشته باشد.
 
وی ادامه داد: از طرف دیگر وقتی آمریکا پشت‌شان را در ادعای‌شان نسبت به دخالت ایران در حمله‌های اخیر خالی کرد بیشتر به این نتیجه رسیدند که یک متحد ممکن است فقط یک روز همراه باشد و روز دیگر نباشد اما همسایه همیشه هست و نمی‌توان آن را عوض کرد.
 
ساویز گفت: اکنون پالس‌های مثبتی از سمت دو کشور روانه شده و حداقل در زمینه نفت و اوپک می‌توانند با هم همکاری داشته باشند و کنترل بازار را از دست نفت شیل و آمریکا در بیاورند و حتی شاید قدرت اوپک را احیا کنند.
 
وی یادآور شد: سوال اینجاست که نفت تا چند سال دیگر دوام دارد؟ تا چه زمانی می‌توان با پول نفت کشور را اداره کرد؟ دنیا پرشتاب به سمتی می‌رود که سوخت فسیلی را کنار بگذارد، روزهای آخر جنگی بین تولیدکنندگان اصلی و سنتی و تولیدکنندگان نامتعاوف بوجود می‌آید که تتمه بازار را چه کسی بدست بگیرد و تا جایی که می‌تواند تولید کند. در چنین شرایطی قطعا سیاست گذار نفتی امریکا و اروپایی بیشتر علاقه دارد با یک اوپک ضعیف شده طرف معامله باشد تا یک اوپکی که تولیدکنندگان با هم منافع مشترک تعریف کرده‌اند و این همان چیزی است که شاید دو کشور را بر آن می‌دارد با هم باشند.
 
مرتضی بهروزی‌فر اما معتقد است: دنیای ارتباطات حرفه‌ای کوچک است تا مشکلات سیاسی حل نشود حتی اگر دو برادر هم وزیر نفت دو کشور باشند، نمی‌توانند مشکلات خود را حل کنند، اما اگر مشکل سیاسی حل شود دوستی دیرینه می‌تواند باعث تعمیق و تسهیل کننده روابط باشد.
 
وی تاکید کرد: انتظار نداشته باشیم که مشکلات اقتصادی ورای وجود مشکلات سیاسی حل شود، این یک خوشبینی است.
 
این کارشناس انرژی خاطرنشان کرد: وقتی با یک کشور ارتباطی نداشته و مشکل سیاسی هم نداریم، روابط اقتصادی می‌تواند تحکیم بخش روابط سیاسی باشد اما وقتی با یک کشوری سرشاخ سیاسی هستیم، اقتصاد نمی‌تواند حلال مشکل باشد. ما عملا بعد از اتفاقاتی که اخیرا افتاده تا مرز جنگ هم جلو رفتیم و مشکلات حاد سیاسی داریم، مسائل اقتصادی نمی‌تواند حل کننده مسائل سیاسی باشد. باید گشایشی در مسایل سیاسی پیش بیاید و رفع کدورت شود در این صورت مشکلات اقتصادی هم حل می‌شود.
 
وی ادامه داد: ما کشورهای تولیدکننده نفت منافع مشترکی داریم، همه دنبال ثبات در بازار و افزایش درآمدها و سهم‌مان از بازار ستیم که تا مسائل سیاسی حل نشود، هیچ‌یک تحقق نمی‌یابد.
 
بهروزی‌فر گفت: مسلما تنش دو کشور به نفع هیچ‌یک حتی کشورهای منطقه نخواهد بود و فقط برخی بازیگران خاص در بازار انرژی می‌توانند از آن استفاده کنند.
 
وی افزود: ما با عربستان حتی زمانی که مشکل حاد سیاسی نداشتیم هیچوقت خیلی نزدیک هم نبودیم. با توجه به اینکه ایران دنبال درآمد و عربستان دنبال سهم بوده خیلی به هم نزدیک هم نشدیم. ولی می‌توانستیم در بازار تاثیر بگذاریم در شرایطی که قیمت‌ها پایین است و بازار به خاطر عرضه زیاد تحت فشار است، می‌توانستیم همکاری بیشتری با هم داشته باشیم ولی اکنون که تنش هست از همکاری اقتصادی صحبت کردن غیرواقع بینانه است.
 
این کارشناس حوزه انرژی یادآور شد: تا مشکل سیاسی حل نشود نمی‌توان وارد بحث اقتصادی شد وقتی به تاسیسات این کشور حمله شده و عربستان انگشت اتهام را به سمت ایران گرفته نمی‌توان انتظار داشت در مورد همکاری نفتی با هم صحبت کنیم.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی