قرار گرفتن ایران در جایگاه چهارم بزرگترین تولیدکنندگان نفت اوپک یا به قول منتقدان دولت، «سقوط به جایگاه چهارم» موجب شده که آنها این موضوع را دستاویزی برای نقد و تخریب قرار دهند. مثلاً نوشتهاند که در دولت سیزدهم (مرحوم رئیسی) ایران با برنامهریزی دقیق و منسجم توانسته بود به جایگاه سوم اوپک صعود کند. همین اول بگویم که آن برنامهریزی دقیق و منسجم، چیزی نبود جز شل کردن تحریمها توسط دولت بایدن!
قبل از دولت رئیسی و پیش از آن که ترامپ، برجام را نقض کند، تولید پایدار نفت ایران به ۳.۹ میلیون بشکه در روز رسیده بود که پس از بیست سال، بیسابقه بود و ایران را در جایگاه سوم اوپک قرار داده بود. اما ترامپ، هم برجام را نقض کرد و هم تحریمها را برگرداند و تولید و صادرات نفت ایران کاهش یافت و ایران پایینتر از امارات در رتبه چهارم قرار گرفت.
از اواخر دولت روحانی که بایدن جای ترامپ را گرفت، سختگیری در تحریم، کمتر شد و تولید نفت ایران افزایش یافت و این روند در اوایل دولت رئیسی هم ادامه پیدا کرد تا ایران دوباره به رتبه سوم اوپک برگردد. پس برگشتن ایران به رتبه چهارم اوپک، آن هم پس از بازگشت ترامپ و شدت گرفتن تحریمها و یک جنگ دوازدهروزه، خیلی هم عجیب نیست.
از آن طرف هم اگر نگاه کنیم نوسانات در حد افزایش یا کاهش این میزان نفت، عدد قابل توجهی نیست. کمااینکه اگر رقم تولید میعانات را به آن اضافه کنیم (که در گزارش اوپک انجام نمیشود اما در دولت رئیسی برای آمار دادن انجام میشد) تولید نفت ایران بهمراتب بیشتر است و شاید ماه آینده، تولید نفت ایران بیش از امارات باشد. مهم این است که چه میزان از نفت تولیدی، فروش میرود و چه میزان از درآمد ارزی حاصل از فروش نفت، در رونق اقتصادی کشور نقش دارد.