عموم صاحب نظران و کارشناسان بر این نکته توافق دارند که صرف مبلغی که صرف یارانه بنزین میشود، زیان هنگفتی به داراییهای کشور وارد میسازد ولی منفعت آن به جیب اقشار کم درآمد نمیرود یا به عبارت دیگر این یارانه بر اساس عدالت توزیع نمیشود. بر این اساس معلوم است که بازنگری در این وضعیت الزامی است. اما آنچه که باعث اختلاف در تغییر این وضعیت میشود «روشی» است که قرار است بر مبنای آن این کار انجام شود.
هر ایده، نظر یا شعاری تا وقتی که به مرحله اجرا نرسیده، میتواند بسیار زیبا، ارزشمند و راهگشا تلقی شود اما آنچه مهم است نه خود ایده بلکه راهکار اجرایی یا شیوه اجراست که نشان میدهد آیا چشم انداز ترسیم شده برای آن ایده عملی میشود یا این که روش اجرا به گونهای است که مشکل را دوچندان میکند. برای این که صرفا نظریه پردازی نکرده باشیم بد نیست چند مصداق از تلف شدن ایدههای بزرگ را در اجرا مرور کنیم.
اولین ایده بزرگ «هدفمندی یارانهها» بود. شعاری جذاب و با هدفی بزرگ که از آغاز نحوه اجرای آن در دولت احمدینژاد با روشی غیرعلمی آغاز شد و –همچون اکثر کارهای آن دولت- با سر و صدا و تبلیغات کاذب به انجام رسید. روش اجرای نادرست آن در دولتهای بعدی هم ادامه پیدا کرد و در نتیجه هیچ گاه نتیجه درخشانی نداشت.
مصداق دوم چند نرخی شدن ارز و بخصوص ایجاد «ارز ترجیحی» بود که با هدف کنترل قیمت مایحتاج ضروری مردم در دولت روحانی پایه گذاری شد اما بیش از آن که مشکلات اقتصادی را کاهش دهد، باعث سوء استفاده و رانت خواری شد. در دولت رئیسی هم که بنا بود «جراحی اقتصادی» دراین خصوص انجام شود، چنان عمل به اصطلاح جراحی ناشیانه انجام پذیرفت که معیشت مردم به شدت در تنگنا قرار گرفت و آن دولت دیگر جرات هیچ تغییر یا تصمیم اقتصادی را نداشت.
همه اینها برای این بیان شد که حالا که به نظر میرسد دولت تصمیم تازهای برای «بنزین» گرفته است، و دیگر نه بر ثبات قیمت بنزین، بلکه تنها بر ثبات قیمت بنزین سهمیهای تاکید میشود؛ و به نظر میرسد تصمیم بر سه نرخی شدن بنزین است، به دولت هشدار بدهیم که اگر نتواند روشی حساب شده و با لحاظ منافع عامه مردم بخصوص قشر ضعیف را اجرا کند، فقط بر بار مشکلات میافزاید و طبقه ضعیف را بیش از پیش له میکند. همه میدانیم که همین الان بخش زیادی از یارانه بنزین با قاچاق، جعل کارتهای سوخت و... در جیب افراد خاصی میرود. دولت باید به طور دقیق مشخص و اعلام کند که آیا سه نرخی شدن بنزین که مطمئنا به گرانیهایی منجر میشود، باعث میشود که یارانه بیشتری به اقشار ضعیف داده شود؟! در واقع قرار است بودجهای که از گران شدن بخشی از قیمت بنزین به دست آید کجا خرج میشود؟ برای مردم یا برای نهادهای خاصی که بودجه بیشتر میخواهند؟! برای زیرساخت صنعتی کشور یا برای تامین حقوقهای نجومی؟! برای عمران و آبادانی کشور یا برای تامین زیان خودروسازان و بانکهایی مثل آینده؟! اینها صرفا دغدغههایی ساده نیست، بلکه برای مردم به شکلی جدی مطرح است و اگر دولت نتواند آن را حل کند، هر تغییری در قیمت بنزین مطمئنا با نارضایتی شدید مردم و واکنش آنها روبرو خواهد شد.




