در شرایطی که موضوع قیمت خوراک پتروشیمیها و تأمین پایدار انرژی در ایران همواره مورد مناقشه بوده است، نگاهی به وضعیت صنعت پتروشیمی در اروپا، چشماندازی پیش روی ما قرار میدهد که نشان میدهد چگونه مشکلات ناشی از قیمت خوراک و انرژی، میتواند آینده صنعت پتروشیمی را در ایران با ابهام مواجه کند.
کشورهای توسعهیافته اروپایی از دهههای گذشته برای رفع نیازهای زیرساختی خود، محصولات پایه و میانی پتروشیمی را با فناوری بهروز و هزینه مناسب تولید میکردند. اما اکنون اوضاع تغییر کرده و پس از تأمین نیاز اروپا به محصولات پایه، تقاضا برای این بخش کاهش یافته و اروپا به سمت تولید محصولات پاییندستی با ارزش افزوده بالاتر حرکت کرده است. کشورهایی همچون ایران به دلیل تأخیر در برنامهریزی و اجرای پروژهها همواره از ترند جهانی دور هستند و همین امر موجب شده واحدهای متانول و سایر واحدهای مشابه که احداث آن در زمان مناسبی در ایران برنامهریزی شده بود، به دلیل تأخیر در اجرا، در دورهای به سامان برسند که نیاز جهانی به سمت سایر محصولات رفته بود. اما این همه ماجرا نیست.
هزینه تولید محصولات پتروشیمی در برخی مناطق جهان مانند اروپا بالاست، اما واحدهای محصولات پاییندستی با وجود ارزش افزوده بالاتر، نیاز به سرمایهگذاری کمتری دارند و به همین دلیل تعدادی از واحدهای پتروشیمی در مناطق توسعهیافته تعطیل شده یا در حال تعطیلشدن هستند. بنابراین هزینه بالای تولید و کاهش حاشیه سود در کشورهای توسعهیافته، ایجاد ظرفیت مازاد توسط برخی کشورها ازجمله چین، عرضه و تقاضای الفین و پلیالفینها را که سنگ بنای زنجیره تأمین پتروشیمی هستند تحت تأثیر قرار داده و منجر به تعطیلی واحدهای پتروشیمی از جمله کراکرهای بخار در برخی مناطق و انتقال تولید به مناطق دیگر شده است.
از سال 2024 به بعد بیش از 10 واحد بزرگ پتروشیمی در اروپا تعطیل شده یا در معرض تعطیلی قرار گرفتهاند:
واحدهای تولید اتیلن بنزن و استایرن شرکت Trinseo در هلند در سال 2023 با ظرفیت تولید به ترتیب 730 و 500 هزار تن در سال تعطیل شدند.
واحدهای تولید PET و PTA شرکت Indorama Ventores با ظرفیت تولید به ترتیب 700 و 426 هزار تن در سال و واحد تولید الفین شرکت SABIC Geleen با تولید 900 هزار تن در سال همگی در هلند در سال 2024 تعطیل شدند.
در همان سال 2024، واحد تولید آمونیاک و TDI شرکت باسف آلمان با ظرفیت تولید به ترتیب 300 و 430 هزار تن در سال و واحدهای الفین و LLDPE شرکت اکسون موبیل در فرانسه با ظرفیت تولید یک میلیون و همچنین 775 هزار تن در سال هم تعطیل شدند.
در سال 2025 موج تعطیلی واحدها بیشتر شد: واحد تولید PVC شرکت Vyovna در هلند با ظرفیت تولید 225 هزار تن در سال، واحد تولید الفین شرکت انی ایتالیا با ظرفیت تولید 1 میلیون و 463 هزار تن در سال، واحدهای تولید الفین و بوتادین شرکت SABIC Wilton بریتانیا با ظرفیت تولید 1 میلیون و 280 هزار تن و 100 هزار تن در سال و واحد اتانول شرکت INEOS بریتانیا با ظرفیت تولید سالانه 310 هزار تن.
این موج تعطیلی در سالهای آینده هم ادامه دارد بطوریکه واحدهای شرکت DOW آلمان با ظرفیت تولید سالانه بیش از 1 میلیون و 600 هزار تن نیز در سال 2027 تعطیل خواهد شد.
بالابودن قیمت خوراک و عدم دسترسی به خوراکهای جذاب همانند اتان موجب شده پتروشیمیهای اروپا با مشکل حاشیه سود پایین مواجه شوند. به این مشکل، رشد تقاضای کم و مازاد عرضه را هم باید اضافه کرد که موجب شده واحدهای تولیدکننده اروپایی در محدوده ضرر منحنی هزینه محصولات commodity قرار گرفتهاند.
قیمت اتیلن در اروپا پس از جنگ روسیه و اوکراین بهطور محسوسی بالاتر از چین، آمریکا و خاورمیانه بوده است. در آپریل ۲۰۲۴ قیمت اتیلن اروپا به ازای هر تن ۱,۱۵۰ دلار بود که ۵۹۰ دلار بیشتر از ایالات متحده، ۲۳۰ دلار بیشتر از خاورمیانه و ۲۴۰ دلار بیشتر از چین بوده است. قیمت بالای اتیلن اروپا منجر به از دست رفتن بازار صادرات آن شده است. برای عرضه داخلی نیز واردات اتیلن به صرفهتر است. حاشیه سود هر تن اتیلن در سال ۲۰۲۳ در اروپا ۹۸ دلار بود درحالیکه در بازه ۲۰۲۱ – ۲۰۱۵ میانگین حاشیه سود ۵۸۰ دلار بود!
مقایسه وضعیت اروپا با آمریکا نیز جالب توجه است. تحول ناشی از گاز شیل در ایالات متحده منجر به دسترسی به خوراک ارزان و تولید مقرون بهصرفه اتیلن و همچنین صادرات آن در سالهای اخیر شده است. هرچند کراکرهای آمریکایی علاوه بر اتان، از نفتا نیز بهرهمند هستند، اما با توجه به قیمت بسیار کمتر اتان از نفتا در جهان، اتیلن تولیدشده در آمریکا قیمت پایینی دارد. خاورمیانه نیز به دلیل وفور منابع گازی، عمدتاً دارای کراکرهای اتان است.
بهطورکلی قیمت بالای انرژی ازجمله گاز طبیعی مهمترین عامل عدم رقابتپذیری صنعت پتروشیمی اروپا در مقایسه با سایر نقاط قلمداد میشود؛ زیرا هزینه مصرف انرژی و خوراک، بیشترین بخش از هزینه تولید (۳۰ درصد) را به خود اختصاص میدهد و تولید مواد پایه پتروشیمی مانند الفینها، آمونیاک و کلر بسیار انرژیبر است.
هرچند در این گزارش، هدف، مقایسه وضعیت ایران و اروپا نیست اما تعطیلی واحدهای پتروشیمی در اروپا – که البته دلایل زیستمحیطی و عدم دسترسی به نیروی کار ارزان نیز در آن بیتأثیر نیست – نشان میدهد عدم توجه به واحدهای تولیدکننده محصولات پتروشیمی دارای ارزش افزوده بالاتر و تکمیل زنجیره ارزش، همچنین بیثباتی در وضعیت قیمت خوراک و حتی قیمت انرژی و تأمین پایدار آن، میتواند چالشهای متعددی را پیش روی صنعت پتروشیمی قرار دهد.