رفتار سرمایه گذاران در بورس کاملا شرطی و کوتاه مدت شده است/بورس ایران سرمایه گذاران بلندمدت را تنبیه و نوسان گیری را تشویق می کند
اشتراک گذاری :
الیاس کردی گفت:ما دچار ناترازیهای ساختاری در اقتصاد هستیم. اگر صادقانه صحبت کنیم، باید بپذیریم که بدون سرمایهگذاری خارجی، بهویژه در حوزه انرژی، این ناترازیها تشدید خواهد شد.
پیام الیاس کردی، کارشناس ارشد بازار سرمایه، در گفتوگو با «نفتما» با تاکید بر نقش پررنگ تحولات سیاسی در رفتار بورس، سناریوهای مختلف توافق، عدم توافق و ادامه مذاکرات را بررسی کرد. به گفته او، بازار سهام در نبود تنشهای نظامی، میتواند همچنان با نرخ ارز آزاد هماهنگ شود و مسیر تورمی خود را ادامه دهد؛ اما ناترازیهای ساختاری اقتصاد، چالش اساسیتری است که نباید از آن غافل شد.
به عنوان سوال اول، با توجه به شرایط فعلی بازار سرمایه که بهشدت از اخبار مربوط به توافق متاثر شده، میخواهم بدانم شما چقدر برای موضوع توافق وزن قائل هستید؟ و در سناریوی وقوع یا عدم وقوع توافق، وضعیت شاخص کل بورس را چگونه ارزیابی میکنید؟
واقعیت این است که در حال حاضر عمده کارشناسان بازار سرمایه دو سناریو را مطرح میکنند: توافق و عدم توافق. اما به نظر من، یک سناریوی مهم دیگر هم وجود دارد که معمولاً کمتر به آن پرداخته میشود: ادامه مذاکرات. این سناریو هم احتمال وقوع بالایی دارد. ضمن اینکه هرکدام از این سناریوهای کلی، زیرشاخهها و حالتهای متعددی دارند.
تا زمانی که تنش میان ایران و آمریکا به سطح بالایی نرسد، و حتی اگر مذاکرات به بنبست برسد اما خبری از درگیری نظامی چه در مقیاس محدود و چه گسترده نباشد، بهنظر من بازار سهام همچنان بهصورت تورمی و با تبعیت از نرخ ارز میتواند حرکت کند. این اتفاقی است که بعد از خروج آمریکا از برجام در سال ۱۳۹۷ شاهدش بودیم. از آن زمان، بورس تغییر ماهیت داد و به بورس تورمی تبدیل شد.
در سناریوی عدم توافق هم اگر تنشی شکل نگیرد، بورس میتواند رشد کند. اما اگر تنشها افزایش یابد، طبیعتاً بازار میتواند شرایط دشواری را تجربه کند. البته سخنرانی اخیر ترامپ در عربستان نشان داد که آمریکا فعلاً دنبال گزینه نظامی نیست و تا حدی از این فضا فاصله گرفته، هرچند در برخی موارد مانند عملیاتهای محدود اسرائیل، امکان تحریک بازار وجود دارد.
در این فضا که نرخ ارز نیز نقش مهمی در تصمیمگیریهای سرمایهگذاران دارد، منظورتان از نرخ ارز کدام است؟ نرخ رسمی، توافقی یا نرخ بازار آزاد؟
ببینید، همیشه نرخ ارز آزاد جلوتر از نرخهای رسمی حرکت کرده است. معمولاً ۲۰ تا ۲۵ درصد با دلار نیما فاصله میگیرد و سپس سیاستگذار تلاش میکند این فاصله را کنترل یا جبران کند. بازار سرمایه، بهویژه سهام شرکتهای بزرگ مثل فولاد، بهصورت عملی نشان دادهاند که با نرخ دلار آزاد هماهنگ میشوند. هر بار که نرخ ارز آزاد بالا میرود، این سهمها نیز در همان جهت حرکت میکنند. به همین دلیل، نرخ موثر برای بازار، نرخ بازار آزاد است، نه نرخهای رسمی.
با توجه به اینکه بازار بهشدت به اخبار واکنش نشان میدهد، آیا فکر میکنید این وضعیت در نهایت به نفع بازار است یا به ضرر آن؟
متاسفانه برخلاف حرفهای زیبایی که در کلاسهای آموزشی زده میشود، بازار ما کاملاً شرطی شده و رفتار سرمایهگذاران کوتاهمدتی است. با یک خبر مثبت، صف خرید شکل میگیرد و با یک خبر منفی، صف فروش. شرایط محدودکنندهای مثل دامنه نوسان کم، باعث شده سرمایهگذاران انگیزهای برای سهامداری بلندمدت نداشته باشند. در واقع، بازار ما سرمایهگذاری بلندمدت را تنبیه و نوسانگیری را تشویق میکند.
با توجه به این شرایط، بزرگترین چالش فعلی بازار سرمایه را چه میدانید؟
به نظر من مهمترین چالش کنونی بازار، مسئله مذاکرات و ریسکهای سیاسی مرتبط با آن است که بخش زیادی از انتظارات بازار را شکل میدهد. اما فراتر از آن، ما دچار ناترازیهای ساختاری در اقتصاد هستیم. اگر صادقانه صحبت کنیم، باید بپذیریم که بدون سرمایهگذاری خارجی، بهویژه در حوزه انرژی، این ناترازیها تشدید خواهد شد.
مثلاً بخش مهمی از برق کشور از سدها تامین میشد که اکنون به دلیل کمآبی و نبود تعمیرات اساسی به مشکل خوردهاند. علاوه بر آن، زیرساختهای نیروگاهی ما به دلیل تحریمها بهروز نشدهاند. برخی سادهانگارانه فکر میکنند انرژی خورشیدی میتواند جایگزین شود، اما واقعیت این است که ما به یک ترکیب متوازن از انرژی خورشیدی، انرژیهای فسیلی و آبی نیاز داریم.
از سوی دیگر، موضوع انرژی هستهای هم مطرح است. ایران طی بیش از دو دهه بهای سنگینی برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای پرداخته و به نظر من این یک حق ملی است که باید از آن استفاده کنیم. نسل فعلی مسئول است تا این زیرساخت مهم را به نسلهای آینده منتقل کند، نه اینکه با هزار مگاوات تولید، پروژه را به حال خود رها کنیم.