۴
plusresetminus
تاریخ انتشاردوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۹ - ۰۷:۳۶
کد مطلب : ۱۳۰۷۵۰

زمانی برای جبران زیان‌ها

حسین سعیدی/ کارشناس بازار سرمایه
با رشد نزدیک به چهار‌برابری شاخص‌کل بورس از ابتدای سال ۹۹، محرک‌های اقتصادی از جمله رشد نقدینگی، افزایش تورم و انتظارات تورمی و همچنین عوامل دیگری همچون دعوت مسوولان کشور به سرمایه‌گذاری در صنایع بورسی، در کنار مسائلی از جمله آزادسازی سهام عدالت و نیز فروش سهام دولت در چندین شرکت شاخص‌ساز؛ شاهد افزایش نفوذ بازار سرمایه و صدور قابل‌توجه تعداد کدهای معاملاتی جدید در میان همه اقشار جامعه بودیم.
زمانی برای جبران زیان‌ها
در این میان همواره نگاه منتقدانه‌ای، رشد بی‌محابای بازار سرمایه را خطری برای تشکیل حباب قیمتی در بازار می‌دانست. این رشد به‌گونه‌ای بود که کارشناسان و تحلیلگران خبره بازار نیز آن را پایدار ندانسته و رشد سریع در کلیت بازار به‌ویژه بازار سرمایه ایران که بازاری یک‌طرفه است را خطرناک می‌دانستند. هرچند این رشد به نحوی بود که بسیاری از این منتقدان را مجبور به عقب‌نشینی و همراهی کرد.
 
از طرفی بخش عمده‌ای از پول وارد شده به چرخه معاملاتی بازار سهام در سال‌جاری توسط افراد تازه‌‌واردی بود که اغلب به‌طور مستقیم وارد شده و بدون آموزش، فرهنگ‌سازی و تجربه کافی شروع به خرید و فروش کرده بودند.
به‌هرحال این موج صعودی و روزهای تمام‌سبز شاخص بازار در نیمه‌های تابستان به اتمام رسید و روزهای قرمز و روند نزولی و کم‌حجمی که ابتدا شبیه به اصلاح بود و سپس تبدیل به ریزش شد را پدید آورد. محرک‌هایی نظیر فروش سنگین حقوقی‌ها، اختلاف میان وزارتخانه‌ها در پذیره‌نویسی صندوق پالایش، شایعه افزایش نرخ سود بانکی، پروسه نامشخص و مبهم واگذاری سهام عدالت از طریق تابلوی بازار، ریسک سیاسی و انتخابات آمریکا و قرار گرفتن در وضعیت اشباع خرید تکنیکالی، منجر به آغاز این ریزش شد.
 این ریزش ۴۲ درصدی که در آن بیش از ۵۰۰ سهم بورسی بین ۳۰ تا ۵۰ درصد اصلاح قیمت داشتند، تا اواسط پاییز ادامه داشت. وعده‌های مدیران صندوق تثبیت بازار و اختصاص یک‌درصد صندوق توسعه ملی نیز عملی نشد و بی‌اعتمادی به بازار، سردترین روزهای بازار سرمایه را در سال ۹۹ پدید آورد. کف‌های حمایتی از منظر تکنیکالیست‌ها و سیاستمداران نیز یکایک شکسته شد و وجود دامنه نوسان، قابلیت نقد‌شوندگی را در بسیاری از سهم‌ها با مشکل روبه‌رو کرد.
سرانجام عوامل پدید‌آمدن این ریزش و فشار روانی فروش به‌مرور زمان بهبود یافت و شاخص نزدیک به ۹۰۰ هزار واحد کاهش را ثبت کرد. این ریزش درس بزرگ و پرهزینه‌ای برای همه ذی‌نفعان و افراد مرتبط با بازار سرمایه بود. از مدیرانی که فرصت اقبال مردم به بورس را غنیمت نشمردند و از طرفی سهامدارانی که بدون دانش کافی وارد بورس شدند و برخی زیان‌های سنگینی را تجربه کردند.
حال شرایط بازار نسبت به قبل بهبود یافته است. شاخص نزدیک به ۲۰ درصد نسبت به کف خود رشد داشته و مقداری از ریزش کل خود را جبران کرده است. برگزاری انتخابات آمریکا و انتخاب جو بایدن به‌عنوان رئیس‌جمهور منتخب که از پیش تصور می‌شد، افت بازار سرمایه را در برداشته باشد، با خوش‌بینی به گشایش‌ها و بازگشت مجدد به برجام همراه شد و امیدواری را به بازار سرمایه بازگرداند. در این میان گزارش‌های خوب ۶ ماهه شرکت‌ها نیز مجددا مورد توجه تحلیلگران قرار گرفت. این موضوع می‌تواند نویدبخش این باشد که عملیات و سودسازی شرکت‌ها موردبررسی تحلیلگران و سرمایه‌گذاران قرارگیرد و صرف اخباری مانند افزایش سرمایه یا تعیین ارزش جایگزینی مبنای معاملات نباشد. رسیدن بازار سرمایه به محدوده حمایتی تکنیکال و رکود حاصل از اشباع قیمت‌ها در بازارهای موازی که اخیرا منجر به کاهش قیمت‌ها در این بازارها شده است نیز به این موضوع کمک کرد. چشم‌انداز تاثیر مثبت واکسن‌های کرونا، قیمت جهانی کامودیتی‌ها را بالا برده و امید به رونق کسب‌وکارها را افزایش داده است. همه این عوامل منجر به آن شد تا بازار سرمایه کف حمایتی خود را بیابد و اعتماد و نقدینگی، مجددا به بازار سرمایه بازگردد و از رکود خارج شود. در نتیجه تعداد معاملات که در اواسط آبان به کمتر از ۵۰۰ هزار معامله رسیده بود، در هفته اول آذرماه به بیش از یک و نیم میلیون معامله افزایش پیدا کرد و ارزش معاملات بورس و فرابورس نیز رشد قابل‌توجهی را تجربه کرد. حال برای پیش‌بینی آینده بازار سرمایه باید ریسک‌های سیستماتیک موجود را رصد کرد که مهم‌ترین آنها وضعیت مذاکره چندجانبه ایران با قدرت‌های اقتصاد جهانی به‌خصوص آمریکا و بازگشت طرف مقابل به برجام و نیز تامین تعهدات تحقق‌نیافته اعضای ۱+۵ است. همچنین در میان‌مدت، کارزار انتخابات ریاست جمهوری ایران را در پیش داریم. در این میان وضعیت ویروس‌کرونا و ادامه این بیماری و تاثیرگذاری نهایی واکسن‌های تولیدشده تا به امروز، ریسک سیستماتیک دیگری است که بازار را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. بازگشت آمریکا به برجام اتفاقی است که با کاهش قیمت دلار می‌تواند یک شوک به بازار سرمایه وارد کند. ولی به عقیده بسیاری از کارشناسان، بازار سهام در حال‌حاضر از ارزش دلاری خود به میزان قابل‌توجهی عقب است و کاهش قیمت دلار تا محدوده بیست هزار تومان نیز تاثیر زیادی در بازار سرمایه نخواهد داشت.
از منظر تکنیکالی پس از هر اصلاح قیمتی به این میزان، مدتی شاهد اصلاح زمانی خواهیم بود. در انتهای ریزش‌های پیش ‌از این در سال‌های ۹۲ و ۹۷ نیز مدتی بازار به‌صورت خنثی درآمده و عملکرد نوسانی داشت و سپس به سمت اهداف قبلی حرکت کرد. البته مهم‌تر از حرکت بازار به سمت اهداف بالا، تثبیت کف حمایتی شاخص در محدوده یک‌میلیون و ۲۰۰هزار تا یک میلیون و ۴۰۰هزار واحد است. پس ‌از آن حرکت شاخص به سمت اهداف ۶/ ۱میلیون و ۸/ ۱ میلیون واحد خواهد بود. همچنین به‌نظر می‌رسد شرایط بازار سرمایه در سال ۹۹ با سال‌های دیگر متفاوت بوده و الگوی سرمایه‌گذاری و سهامداری تغییریافته است و شاید ارتباطی به رفتار بازار درگذشته نداشته باشد. در برنامه بودجه ارائه‌شده توسط دولت به مجلس برای سال ۱۴۰۰، رشد ۷۲۷ درصدی منابع حاصل از واگذاری شرکت‌های دولتی نسبت به سال ۱۳۹۹ تدوین شده است. این موضوع بیانگر این است که با وجود عمر چندماهه این دولت در سال ۱۴۰۰، همچنان برنامه تامین مالی از این محل پررنگ است.
در بخش سیاست‌گذاری بازار اگر از تجربیات این مدت به‌خوبی استفاده شود، می‌توان امیدوار بود بازار شاهد رشد پایدار باشد. در مورد سرمایه‌گذاران نیز سهامداران تازه‌وارد به بازار نیز متوجه شدند همیشه بازار سبز نیست و حفظ سرمایه و شناخت و کنترل ریسک باید پیش‌نیاز استراتژی معاملاتی آنها باشد.
با این اوصاف باید امیدوار بود با رصد همه عوامل که در کنار یکدیگر بازار را تشکیل می‌دهند، زیان‌ها جبران شده و با رشد منطقی بازار و نیز برنامه‌ریزی مدون، تامین مالی شرکت‌ها از طریق بازار صورت پذیرد و خصوصی‌سازی به‌نحوی باشد که زیانی را متوجه سرمایه‌گذاران و سرمایه‌پذیران نکند.
باید این واقعیت را نیز در نظر بگیریم که بازار سرمایه با تحکیم روند صعودی و رشد باثبات و منطقی در سهام ارزنده، همچنان بهترین محل برای سرمایه‌گذاری است.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی