اگر با صنعت پتروشیمی کشور آشنا باشید قطعا نام و آوازه «حمیدرضا رستمی» را شنیده اید و اگر قصد آشنایی با این صنعت را دارید لازم است حتما نگاهی به دوران کاری و سوابق «رستمی» بیاندازید.
به گزارش نفت ما ،در کشور جوانان نخبه و تلاشگری هستند که تنها برای افتخار آفرینی برای ایران بزرگ به نقشه راهی نیاز دارند. این گزارش سعی دارد تا نقشه راه را برای نخبگان با مستندسازی از سوابق اجرایی مدیری که شناسنامه صنعت پیچیده پتروشیمی کشور است به نمایش در آورد.
قبل از آنکه بخواهیم از سوابق اجرایی «حمیدرضا رستمی» بنویسیم ، بهتر است با چند خصوصیت شخصیتی این مدیر آشنا شوید تا بدانید برای «تاریخ سازی» در کشور در کنار داشتن علم به شخصیتی مستقل ، مقتدر ، خستگي ناپذير در نهایت مسئولیت پذیری نیازمندید.
در سوابق «حمیدرضا رستمی» یک موضوع کاملا مبرهن است و با نگاهی کلی درمی یابیم که همواره براي مسئولیت به دنبال لابی گری ، باند بازي و استفاده از رانت های مختلف نبوده بلکه از او تقاضا شده است كه مسئوليت را بپذيرد و به نوعي در پذيرش مسئوليت به او تكليف نموده اند وکارهای «او» بیانگر فعالیت های خستگی ناپذیر در سنگر راه اندازی و توليد واحدهای تولیدی پیچیده و عظيم پتروشیمی است.
«رستمی» از ابتدای دهه هفتاد تا به امروز در تمام دولت ها فعالیت جدی ، علمی و موثری در کسوت مدیر راه اندازی ، رییس مجتمع ، مدیر عامل و عضو هیات مدیره داشته است . نقش بی بدیل «او» در راه اندازی واحد الفین پتروشیمی بندر امام تا سالها زبانزد آگاهان این حوزه بود. نياز مديريت به فردي كه بتواند در راه اندازي و تكميل پروژه موثر واقع شود سبب شد تا راه اندازی واحدهای آروماتیک و پارازایلین بندرامام نيز بر دوشش بگذارند و علی رغم سختی و مشقت های زیاد توانست این واحد ها را به چرخه اقتصاد و تولید کشور تقدیم کند.
پس از سال ها کار سخت و راه اندازی واحد های پیچیده بندرامام ، ماموریتی سخت تر و غیرممکن برای «رستمی» تعیین شد اما رستمی در تبدیل «غیرممکن» به «ممکن» تخصص دارد. «رستمی» در ماهشهر یک پتروشیمی دیگر راه اندازی کرد و آن هم پتروشيمي «بوعلی سینا» بود که در اوج نبوغ علمی و مدیریتی موفق شد «بوعلی سینا» را بدون هیچگونه حادثه انساني و دستگاهی به مرحله تولید برساند.
گویا مدیران وقت وزارت نفت و شرکت ملی صنایع پتروشیمی هر کجا مشکل داشتند و مسائل به سختی گره می خورد برای باز کردنش انتخابی جز «حمیدرضا رستمی» نداشتند و اینبار «او» را برای اجرای تکلیف سخت دیگری به «پتروشیمی نوری» فرستادند. «رستمی» هم که مسئولیت پذیریاش را به رخ همگان می کشید ، به نوری (برزویه) رفت و آنجا هم دست به کار بزرگی زد. تكميل مکانیکی پروژه از هشتاد و دو درصد و راه اندازي موفقيت آميز پتروشيمي نوری (برزویه) و مدیریت هشت ساله بر این شرکت و اجرا و راه اندازي پروژه سولفوز زدايي و ورود به بورس نمودن شركت ، برگ افتخار آفرین دیگری برای «پدر آروماتیک» کشور بود.
پس از نوری (برزویه) بر دوش «پدر آروماتیک» کشور چند تکلیف دیگر در شرکت پلمیر آریا ساسول ، مدیریت برنامه ریزی و توسعه شرکت ملی صنایع پتروشیمی ، مدیریت طرح های هلدینگ خلیج فارس گذاشته شد که آن مسئولیت ها هم برای این مدیر خستگی ناپذیر سراسر از دستاورد بود. خلق برنامه ششم توسعه صنعت پتروشيمي كشور و تعيين چشم انداز آن تنها از حميدرضا رستمي برمي آمد و رستمي اين برنامه را به گونه اي تدوين كرد كه هر وزير و مدير ارشد وزارت نفت به اين برنامه مي بالد و افتخار مي كند. اینبار متخصصان حوزه نفت و انرژی به «او» عنوان تازه ای دادند و رستمی را «شناسنامه پتروشیمی » کشور خواندند.
رستمي كه تا به حال هر مسئوليتي را كه از او خواسته بودند را پذيرفت و به بهترين شكل بار بر دوشش را به زمين گذاشت ، در اوايل سال 1397 بود که به پتروشیمی بندر امام برگردانده شد. اینبار هم «او» کار آسانی نداشت و می بایست کشتی «بندرامام» پیر و بزرگ را در کشاکش مشکلات مختلف از جمله تحریم ها و نبود خوراک به ساحل آرامش می رساند. گویا «بندرامام» هم برای بازگشت به روزهای اوج خود یک نابغه ای به اسم «رستمی» کم داشت و امروز با مدیریت «حمیدرضا رستمی» پتروشیمی بندرامام دستاوردی نبوده که لمس نکرده باشد.
پاراگراف آخر را نخبگان بخوانند ؛ در بین متخصصان نفت و پتروشیمی ، برخی «رستمی» را «پدر آروماتیک» و برخی «شناسنامه پتروشیمی» کشور می نامند اما فارق از این عناوین ، نخبگان کشور اگر می خواهند راه «تاریخ سازی» را بروند باید «حمیدرضا رستمی» بشوند.
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
این ره که تو میروی به ترکستان است
کسانی که یک بار ایشان را از نزدیک دیده باشند قطعا به واژه واژه این نوشتار شک کرده اند که آنچه که نوشته اید چقدر به حقیقت نزدیک است.
حقیقتا" با گفتار شما موافقم چون با ایشان هم در بوعلی سینا و هم در برزویه(نوری)کار کرده ام و جسارت ایشان در راه اندازی واحدها مثال زدنی است.در گرمای ماهشهر دوشادوش کارکنان حضور داشتند.شب سال تحویل که همه مدیران در تهران بودند ایشان درشرکت و دیدار با پرسنل سال تحویل را دور هم بودند.
عزیزان، من از پشت پرده و نیت شما در ارسال این خبر اطلاع ندارم، ولی تجربه نشان داده شده، هرزمان که در مدح یک انسان این چنین بی مهابا عمل شده، در نهایت از یک جا نشتی رخ داده.
خواهشا در تعریف و تخریب کسی این چنین تند و تیز عمل نکنید
واقعا متاسفم که با این مقاله واقعیتها و حقایق را نقض و کتمان کردید.
این بزرگنمایی های غیرواقعی از برای چیست؟
ایشان را در مجموعه پتروشیمی میشناسند اکثر مطالبی که در این مقاله مرقوم فرموده اید نقض تاریخ و واقعیات است.
هیچ منفعتی برای بومیان بندر ماهشهر و بندر امام نداشته و بیشتر غیر بومی استخدام میکردند ازمون هم تو جلسات خاص اولیت باغیر بومی بوده واین سیاست هنوز هم داخل ادارات و شرکت ها هست وداره اجرا میشه وغیر بومی بیکار و با مشکلات عدیدی مواجه شده بیکاری بومی باعث شده امار طلاق بره بالا امار اعتیاد امار سرقت اموال مردم و ناامنیتی ووو، خب اینم بدلیل مدیران ومسئولین که اینجور بلا بسر مردم اوردن اگه تفرقه گری نشود هیچ کدوم از این مسائل دربین مردم شریف بندر امام وجود نداشته ولی متاسفم برای پدرانی و اجدادی که قبل ما بودند به اینحورمسئولین اعتماد کنند ومسئولیت تحویل دادند خلاصه اتحاد وهمت و همایت بومی صد شرف داره به غیر بومی هر چی باشد دلش میسوزه به همشهری خودش ، از پشت کوه اوردن بزچرون بوده هیچی حالش نیس اینجا برای ما مهندسش کردند و تو ازمون با رفیق بازی واشنایی قبولش کردند . هر ظلمی پایدار نیست
خدا را هزار مرتبه شکر که از پتروشیمی بندرامام رفت! حتی یک کار مثبت برای پرسنل در این مدت انجام نداد ... از نفت ما خیلی عجیب بود که مطلب تبلیغاتی برای این آقا پست کرده !!!! :))
سلام درست است مدیر موفقی است من شدیداً نیاز به کار داشتم اوضاع من خیلی بدبود من به آقای رستمی خیلی پیام دادم زنگ زدم تمام دردم را بهش نوشتم اما متاسفانه اصلا جواب نداد انشاءالله که همیشه موفق باشد
سلام درست است مدیر موفقی است من شدیداً نیاز به کار داشتم اوضاع من خیلی بدبود من به آقای رستمی خیلی پیام دادم زنگ زدم تمام دردم را بهش نوشتم اما متاسفانه اصلا جواب نداد انشاءالله که همیشه موفق باشد