۰
plusresetminus
تاریخ انتشارپنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۵
کد مطلب : ۱۷۳۰۴۵

چند نکته درباره فروش نفت ایران 

مهدی قدیری
چند نکته درباره فروش نفت ایران 
سال‌هاست که فروش نفت ایران به دلیل تحریم‌های آمریکا وضعیت ویژه‌ای دارد. در این وضعیت مشخص است که شرایط و ضوابطی که در حالت عادی و معمول بازار وجود دارد، تغییر می‌کند و ناگزیر باید بر اساس محدودیت‌ها و در راستای رفع موانع شکل گرفته برنامه‌ریزی و عمل کرد. همچنین در چنین شرایطی، تحلیل و نقد اقتصادی مبادلات انجام شده بر اساس معیارهای معمول انجام نمی‌شود و باید جمیع شرایط را در چنین تحلیل‌هایی در نظر داشت. 
بر این اساس بیان چند نکته درباره میزان و چگونگی فروش نفت ایران قابل ذکر است:
1- فروش نفت ایران علی رغم محدودیت‌های روزافزون آمریکا بنا به اعتراف رسانه‌های غربی به اندازه‌ای هست که بتوان ادعا کرد که تلاش این کشور برای ممانعت از فروش نفت ایران و یا به تعبیر ایده‌آلی ترامپ «به صفر رساندن فروش نفت ایران» به شکست انجامیده است. این مهمترین گزاره درباره فروش نفت ایران در حال حاضر است. فروش نفت ایران با آن همه تبلیغ رئیس‌جمهور آمریکا ضربه بزرگی به ادعای ابرقدرتی آن کشور است و همین موضوع است که باعث شده فشارهای آمریکا به چین در این خصوص افزایش یابد. این موضوع برای آمریکا نه تنها مهم، که حیثیتی است.
بر اساس داده‌های شرکت بین‌المللی ردیابی نفتکش‌ها، میانگین صادرات نفت خام ایران در بازه‌ ۱۱ تا ۳۰ خرداد به ۱.۸ میلیون بشکه در روز رسید که بالاترین سطح ثبت‌شده تاکنون است. همچنین تحلیل‌های موسسه کپلر نشان می‌دهد که میانگین صادرات ایران تا بیست‌وهفتم ژوئن حدود ۱.۴۶ میلیون بشکه در روز بود که رشدی ۴۶ درصدی نسبت به ماه می را نشان می‌دهد.
2- خریداران نفت ایران در اصل یک معامله اقتصادی می‌کنند، نه سیاسی. به تعبیر دیگر، در وضعیتی سیاسی که آمریکا ساخته است، برای خرید نفت ایران به این موارد توجه می‌کنند که این خرید چه منافع اقتصادی برای آن‌ها دارد و این منافع اقتصادی با توجه به خطرات ناشی از مواجه با تحریم‌های آمریکا، آن قدر سود و صرفه دارد که آن را انجام دهند؟! ایران هم متقابلا همین فکر را می‌کند و در نرخ گذاری برای مشتریانش شرایطی را فراهم می‌کند که تمایل به خرید علی‌رغم فشار آمریکا بالا برود. 
شاید کسانی بگویند که چرا باید روند دیپلماسی ایران به نحوی باشد که به چنین وضعیتی گرفتار شویم؟! این موضوع مهمی است که حتما باید نقد و آسیب شناسی شود. اما آنچه امروز به عنوان اقدام عاجل برای فروش نفت مورد احتیاج است ارتباطی با این سوال و پاسخ آن ندارد. این که در «شرایط حاضر» چه باید کرد، بر اساس نیاز فوری و روزمرده اقتصاد ایران، اهمیتی حیاتی دارد. بدیهی است که همچنان که بخش‌های مربوط به فروش نفت، در بازارهای جهانی با شرایط فعلی فعالیت دارند، بخش‌های دیگر حاکمیتی باید در زمینه دیپلماسی هم فعال باشند تا تحریم‌های وضع شده را بشکنند. 
3- با توجه به توضیحات فوق، انتقاد به قیمت یا نحوه فروش نفت را باید از دو دیدگاه بررسی کرد:
 الف- دیدگاه کلان سیاسی: این که در طی دهه‌های گذشته، روند سیاست خارجی کشور چه خطا یا کوتاهی‌های احتمالی داشته که نهایتا چنین وضعی شکل گرفته است؟ آیا در مواجهه با زورگویی آمریکا واقعا راهکار دیگر و مناسب‌تری وجود داشته که منجر به وضعیتی بهتر برای کشور شود یا خیر؟ و این که در حال حاضر باید چه تغییری در سیاست کلان خارجی کشور شکل بگیرد تا شرایط تغییر کند. 
ب- دیدگاه خرد اقتصادی: این که در حال حاضر و با توجه به جمیع شرایط شکل گرفته – و صرف نظر از علل آن – چه راهکاری برای مقابله با فشار و زورگویی آمریکا وجود دارد. به طور مشخص آیا امکان فروش نفت بدون دادن امتیازات ترجیحی وجود دارد یا نه؟!
هر نقدی باید مشخصا بر اساس یکی از این دو دیدگاه باشد والا تاثیر و اعتبار چندانی ندارد. بدون شک وقتی این دو دیدگاه تفکیک شود بسیاری از بهانه‌گیری‌هایی که امروز درباره عملکرد مسئولان نفتی کشور وجود دارد، رفع می‌شود و مشخص می‌شود که در این شرایط ویژه، این بخش علی‌رغم فشارهای بسیار چه عملکرد قابل دفاعی دارد.

  مدیرمسول
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی