۱۹
۹
plusresetminus
تاریخ انتشاردوشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۷:۳۲
کد مطلب : ۱۷۳۲۰۶

نگاهی واقع‌بینانه به آزمون‌های استخدامی و آینده شغلی در ایران

شیدا آریایی پور
نگاهی واقع‌بینانه به آزمون‌های استخدامی و آینده شغلی در ایران
همین چند وقت اخیر موجی از آزمون‌های استخدامی توسط شرکت‌های وابسته به وزارت نفت پتروشیمی‌ها و سایر نهادهای دولتی و نیمه‌دولتی منتشر شده است. آگهی‌هایی با وعده استخدام رسمی امنیت شغلی و حقوق ثابت، که در نگاه اول شاید کورسویی از امید را در دل جوانان جویای کار روشن کند. اما واقعیت اقتصادی و اجتماعی کشور چیز دیگری است؛ چیزی که پشت این ظاهر فریبنده پنهان شده است.
با نگاهی دقیق‌تر به وضعیت مالی کشور، به‌ویژه بودجه عمومی و ترازنامه شرکت‌های دولتی، مشخص می‌شود بسیاری از این نهادها با کسری بودجه‌های سنگین، بدهی‌های انباشته و منابع مالی غیرقابل اتکا مواجه‌اند. این یعنی حتی اگر نیرویی از طریق آزمون جذب شود، هیچ تضمینی برای پرداخت منظم حقوق تأمین رفاه شغلی یا استمرار استخدام وجود ندارد. در چنین شرایطی، استخدام‌های جدید بیشتر جنبه تبلیغاتی، نمایشی یا حتی آرام‌سازی روانی جامعه را دارند تا اینکه واقعاً با هدف توسعه یا رفع معضل بیکاری انجام شده باشند.
از منظر روان‌شناسی اجتماعی، این آزمون‌ها بخشی از یک فرآیند «امیدنمایی» هستند القای فرصت‌های غیرواقعی به نسلی که در دل بحران بیکاری، رکود اقتصادی و عدم امنیت روانی زندگی می‌کند. جوانی که سال‌ها درس خوانده و به دنبال شغل پایدار بوده، با دیدن عنوان‌هایی چون "استخدام رسمی در شرکت نفت" ناخواسته دچار توهم فرصت می‌شود. اما تکرار این چرخه آزمون، انتظار، بی‌نتیجگی و سرخوردگی، در نهایت منجر به فرسودگی روانی، ناامیدی و از بین رفتن انگیزه‌های فردی و اجتماعی خواهد شد.
واقعیت این است که اقتصاد ایران در مسیری رو به سقوط حرکت می‌کند. تورم بی‌سابقه، بیکاری گسترده، فرار نخبگان، تعطیلی بنگاه‌های کوچک و متوسط، و کاهش شدید سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، همگی نشانه‌هایی از یک ساختار معیوب اقتصادی‌اند که توان جذب نیروی جدید را ندارد، حتی اگر آزمون برگزار شود و حتی اگر افراد با موفقیت در آن پذیرفته شوند.
در این شرایط، وابسته ماندن به ساختارهای فرسوده و آزمون‌های بی‌پشتوانه، نوعی اتلاف وقت و انرژی روانی است. آنچه می‌تواند نجات‌بخش باشد، فاصله‌گرفتن از امیدهای واهی و حرکت به‌سوی استقلال اقتصادی، مهارت‌آموزی تفکر کارآفرینانه و سازگاری با واقعیت‌های جدید جهانی است. در دنیایی که دولت‌ها هر روز کوچک‌تر و چابک‌تر می‌شوند، جوان امروز نباید منتظر نجات از سمت نهادهایی باشد که خودشان در حال فروپاشی‌اند.
نه امید بی‌پایه، نه یأس مطلق آنچه در این روزگار بحرانی نیاز است، واقع‌گرایی سازنده، تفکر مستقل، و بازتعریف مسیرهای موفقیت شخصی است.

مشاور حقوقی و پژوهشگر اختصاصی نفت ما
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


اوضاع مملکت خیلی به هم ریخته شده مطلب دقیقی گفتید ممنون که همیشه حرف دل ما جوان ها رو میزنید خانم آریایی عزیز و مهربان
واقعاً تحلیل دقیق و روشنگرانه‌ای بود سال‌هاست که آزمون‌های استخدامی در ظاهر برای حل بحران بیکاری برگزار می‌شن ولی در باطن نه تنها مشکلی رو حل نمی‌کنن بلکه با ایجاد امیدهای واهی فقط فرسودگی روانی و سرخوردگی بیشتری برای نسل جوان به‌جا می‌ذارن وقتی خود نهادهای برگزارکننده با بحران مالی و مدیریتی روبه‌رو هستن چطور می‌تونن تعهد واقعی نسبت به نیروی انسانی جدید داشته باشن؟ به‌نظرم وقتشه نسل ما روی استقلال فردی مهارت‌آموزی واقعی و مسیرهای جایگزین برای موفقیت تمرکز کنه نه منتظر نهادهایی بمونه که خودشون نیازمند نجاتن.
فاطمه سهرابی
باسلام
بسیار تاسف انگیز که انقدر این مطلب حقیقت داره اما هرقدر سریع تر جامعه وجوان ها به چنین بینشی نزدیک بشه سریع تر راه پویایی رو پیش میگیره هیچ چشم انداز روشنی پیش روی سازمان هاونهاد ها برای جوان امروز نخواهد بود
کاملا حق بانویسنده س چرا که همه ی جوون ها سالهاس میدونن هیچکس از ازمون ها برای استخدام گرفته نشده وسازمان ها صرفا برای درامدزایی خودوشون ازمون برگزار میکنن
پوریا زرشناس
زیبا و دقیق. مقاله شما مانند یک نقشه راه شفاف و صادقانه برای جوانانی است که سال‌ها در گرداب انتظار برای نجات از سوی نهادهای دولتی گرفتار شده‌اند. شما نه تنها مشکل را تشریح کرده‌اید، بلکه راه برون‌رفتی واقعی نشان داده‌اید: گذر از امید واهی به سمت خوداتکایی.
جمله پایانی مقاله — «نه امید بی‌پایه، نه یأس مطلق» — شاید خلاصه تمام فلسفه مورد نیاز برای نسل امروز ایران باشد. این مقاله به خواننده نمی‌گوید «امیدت را از دست بده»، بلکه می‌گوید «امیدت را در جایی درست سرمایه‌گذاری کن».
این نوشته تنها یک تحلیل نیست؛ یک بیانیه انگیزشی هوشمندانه و مبتنی بر واقعیت‌های جامعه است که می‌تواند جرقه‌ای برای تغییر نگرش و اقدام جمعی باشد. ممنون بابت این صداقت و بینش عمیق.
محمودرضا تمدن
با تشکر از نگاه عمیق شما. نویسنده با نگاهی عمیق و بی‌پروا، پرده از یک توهم جمعی بزرگ برمی‌دارد؛ توهمی که سال‌هاست با برگزاری دوره‌ای آزمون‌های استخدامی بی‌حاصل، امید کاذب به نسلی از جوانان تحصیل‌کرده تزریق می‌کند.
نکته قوت مقاله، ترکیب هوشمندانه تحلیل اقتصادی (با اشاره به کسری بودجه و بدهی‌های انباشته نهادها) و روان‌شناسی اجتماعی (مفهوم عمیق «امیدنمایی») است. نویسنده به درستی نشان می‌دهد که این پدیده تنها یک مشکل اداری نیست، بلکه یک بحران هویتی و روانی برای نسلی است که بین رویای ثبات و واقعیت فروپاشی اقتصادی گرفتار شده است.
پیشنهاد پایانی مقاله — یعنی حرکت به سمت استقلال اقتصادی و مهارت‌آموزی — نه تنها یک راهکار عملی، بلکه یک بیانیه امید واقع‌بینانه است. این مقاله تنها یک متن نیست، یک دعوت به بیداری است.
کارمند نفت
مطلب درستی نگارش شده است،معمولا مطالب خانم نویسنده را مطالعه میکنم بسیار مفید و گویا می‌باشد
فرماندار اسبق
این مطلب اصل بحث آزمونهای استخدامی است و اینکه خانم اریایی پور بعنوان یک نویسنده و حقوقدان به مطلبی اشاره کرده که از لایه های پنهان این آزمونها است البته پیشنهاد من نویسنده محترمه این هست که این مطلب را بصورت سریالی واکاوی نمایند
بازهم بابت مطلب دلسوزانه و کارشناسی ایشون تشکر میکنم
شیدا خانم خاطرتون هست چند مدت پیش یه کامنت نوشتم که این سیستم اصلاح پذیر نیست و گفتید اقدامی قانونی علیه تون می کنم. لطفا تحویل بگیرید. شما خانم باسواد ،وطن دوست و مردم دوستی هستید و این بر همه ثابت شده هست ولی واقعیت این بود که گوش شنوا نبود و شما داشتید صادقانه تمام انرژی خودتون رو صرف اصلاح اموری کنید که افراد ناپاک ، بی کفایت و نالایقی اکثر امور آن را به دست گرفته اند. ولی من توی صنعت بزرگ شده ام و شما داشتید آب در هاون می کوبیدید.
بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی.

به هر صورت به داشتن هموطن خوش طینت ، وطن دوست و مردم دوستی مثل شما افتخار می کنیم و براتون آرزوی سلامتی و تندرستی داریم