به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "
نفت ما"،سالهاست که هشدارهای بسیاری درباره خطرات و پیامدهای زلزله در تهران به عنوان پایتخت و پرجمعیتترین شهر ایران داده میشود. هشدارهایی که مبتنی بر پیشبینیهای آماری غیرقابل چشمپوشی درباره تلفات احتمالی و دنبالهداری است که یک زلزله ویرانگر میتواند در این شهر به جا بگذارد. تهران نه زیرساختهای مطلوبی دارد و نه امکانات ضروری برای چنین فاجعه ای، و همین تخریب و تلفات را در صورت بروز زلزله مهیب بیشتر میکند. اما این تنها تهران نیست که چنین خطری را پیش رو دارد، بلکه نواحی مختلفی در کشور با چنین خطری روبرو هستند. عسلویه به عنوان مهمترین و استراتژیکترین منطقه صنعتی و انرژیخیز ایران که تأسیسات عظیم نفت، گاز و پتروشیمی در آن ساخته شده یا در حال ساخت است، یکی از این مناطق خطرخیز است.
طی روزهای ۴ تا ۶ مرداد ۱۴۰۴، بیش از ۳۱ زمینلرزه (از جمله سه زلزله بالای ۴ ریشتر) در این منطقه ثبت شد، و باعث شد یکبار دیگر توجه رسانهها به خطری که این منطقه مهم صنعتی و نفتی را تهدید میکند، جلب شود. بدون شک اهمیت و گستره تاسیسات و صنایع عسلویه به اندازهای هست که خطر زلزله در این منطقه را به اندازه خطر زلزله در تهران، مهم و فاجعهبار کند. این زلزله احتمالی به علت تشدید بحرانهایی که حاصل ترکیب زلزله با مخاطرات ثانویه مانند آتشسوزی در پالایشگاهها یا نشت گازهای سمی است، فاجعهبار خواهد بود. اما به دلیل تأثیر اقتصادی زلزله بر صنایع سراسر کشور، فاجعهای دیگر در سطح اقتصاد کلان کشور نیز رخ خواهد داد.زیرا تعطیلی موقت صنایع انرژی میتواند تا ۲۰ درصد از تولید گاز کشور را مختل کند.
با وجود عدم خسارت در زلزلههای اخیر، مطالعات نشان میدهد زلزلههای بالای ۶ ریشتر در عسلویه میتوانند به خطوط لوله، پالایشگاهها و نیروگاهها آسیب جدی وارد کنند. همچنین جادههای ارتباطی و اسکلهها در معرض ریزش کوه و جابجایی زمین ناشی از گسلها هستند. نکته دیگر اینکه ساختوسازهای غیراصولی در روستاها و شهرکهای کارگری، مقاومت کمی در برابر لرزه دارند و تلفات انسانی نیز کم نخواهد بود.
چرا عسلویه زلزلهخیز است؟
عسلویه در محدوده خمیدگی جبهه کوهستان زاگرس قرار دارد که تحت تأثیر برخورد صفحات تکتونیکی عربستان و اوراسیا، از فعالترین نواحی لرزهخیز ایران محسوب میشود. گسل عسلویه با روند شمال غربی–جنوب شرقی، اصلیترین گسل منطقه است و توان ایجاد زمینلرزههای شدید را دارد. همچنین وجود گنبدهای نمکی در ساختار زمینشناسی این منطقه، باعث وقوع زلزلههای خوشهای و پیاپی میشود، که نمونه اخیر را میتوان از این زمره برشمرد. اما خطر وقتی بیشتر حس میشود که بدانیم اگر دوره میانگین زلزلههای خطرناک در تهران 150 سال است، در عسلویه این دوره کمی بیش از 100 سال است.
صاحبنظران معتقدند استخراج نفت و گاز هم میتواند به عنوان یکی از محرکهای زلزله عمل کند. در واقع، فعالیتهای حفاری در میادین پارس جنوبی، شانول و دالان میتواند با تحریک گسلها، زلزلههای القایی ایجاد کند. نمونههای تاریخی شامل زلزله ۵.۷ ریشتری سال ۱۳۹۸ در نزدیکی میدان گازی شانول است.
مهدی زارع، استاد برجسته زلزلهشناسی در گفتگویی که به تازگی انجام داده، با تأکید بر تغییرات انسانی در این منطقه افزود: بخش زیادی از زمینهای منطقه برای احداث تاسیسات انرژی به صورت مصنوعی ایجاد شدهاند. خشککردن بخشهایی از ساحل و ساخت بسترهای جدید، مانند آنچه در ژاپن یا شیلی هم دیده میشود، موجب تقویت و تشدید امواج لرزهای میشود.
وی همچنین با اشاره به ساخت ساختمانهای بلندمرتبه برای کارکنان صنایع انرژی در این منطقه گفت: وقتی زلزلهای با بزرگی حتی ۴.۵ ریشتر رخ میدهد، تکان آن برای کسانی که در طبقات بالا قرار دارند بسیار شدیدتر حس میشود. بنابراین هم لرزهخیزی ذاتی منطقه و هم ساختارهای انسانی، تجربه زلزله را برای ساکنان عسلویه ملموستر و نگرانکنندهتر میکند.
زلزله تاریخی در اطراف عسلویه
آنچه زلزله در عسلویه را بر اساس تجربه تاریخی خطرناک جلوه میدهد، شواهد باستانشناسی است که نشان میدهد در دو زمینلرزه شدید همراه با سونامی، شهر بندری سیراف (نزدیک عسلویه) را کاملاً ویران کرد. سیراف یکی از قدیمیترین بنادر ایران و پررونق ترین بندر کشور بود که روابط تجاری زیادی با روم و یونان در اروپا و ماداگاسکار در آفریقا تا کانتون چین در آسیا در دورههای ساسانی و اسلامی داشت. سفالهای بازمانده با نقشهای گوناگون، پارچهها و زیورآلات، معماریهای گچی و اتاقهای آذین شده به آثار هنری و ساختمانهای دو سه طبقه بخشی از میراث بجا مانده از آن تمدن است. اما زمین لرزه مرگبار هفت روزه سال سیصد و شصت و هفت هجری قمری مدفون شدن کامل این بندر را در پی داشت.
کشف اسکلههای غرقشده و سازههای زیرآبی گواه این فاجعه طبیعی تاریخی است.
چه باید کرد؟
تفکیک ندادن زلزلههای طبیعی از القایی به دلیل نداشتن سیستم پایش لرزهای پیشرفته، اجرا نشدن کدهای ساختمانی ضدزلزله در پروژههای صنعتی و مسکونی، و نبود راهبرد ملی برای مدیریت یکپارچه مخاطرات در مناطق صنعتی از جمله ضعفهای مدیریتی و اجرایی است که باعث آسیب پذیری بالای عسلویه در زلزله احتمالی بیش از 6 ریشتر میشود. کارشناسان معتقدند پایش مستمر و نصب شبکههای لرزهنگاری برای رصد گسلها و تفکیک زمینلرزههای طبیعی از القایی، مقاومسازی، بهکارگیری سازههای فولادی به جای بتنی (کاهش مصرف آب و افزایش انعطافپذیری)، اجرای استانداردهای ایمنی سونامی برای تأسیسات ساحلی، و آمایش سرزمینی و محدودیت ساختوساز در حریم گسلها و مناطق مستعد زمینلغزش راهکارهایی است که باید به شکلی فوری و تمام عیار در عسلویه انجام شود.
شاید این آخرین اخطار باشد، کسی چه میداند!