به گزارش
نفت ما ، هربار که لایحه بودجه سالیانه کل کشور منتشر میشود، انتقادها نسبت به نوع توزیع بودجه و ردیفهای غیرضروری و حتی زاید بودجه سالیانه کشور گسترش پیدا میکند. موسسات، سازمانها و مراکزی که به طور سنتی ردیف بودجه سالیانه دارند اما نه خاصیت و ضرورتی دارند و نه عملکرد شفاف یا قابل ذکری دارند که بتوان از بودجه دریافتیشان دفاع کرد.
البته شاید در وضعیتی که کشور در رفاه و آبادانی و توسعه کامل باشد چنین ردیفهایی چندان اهمیتی برای مردم نداشته باشد، اما در شرایط این سالهای کشور ما و در حالی که ریال به ریال بودجه اهمیت حیاتی دارد، بیاعتنایی به این وضعیت، امروز و فردای کشور را از بین میبرد.
برای این که بدون مصداق سخن نگفته باشیم بد نیست نگاهی به بودجه چند سازمان داشته باشیم. اولین سازمان، صدا و سیما است که با ۴۳ هزار میلیارد تومان هزینه تقریبا هیچ خروجی قابل دفاعی ندارد. در آماری که به تازگی منتشر شده تولیدات شبکه خانگی با تلویزیون برابری میکند؛ در حالی که اولا بیننده سریالها و برنامههای شبکه خانگی بهشدت بیشتر است و ثانیا شبکه خانگی هیچ بار مالی برای مردم و بودجهای از بیتالمال ندارد.
جالب است بدانیم که با هزینه یک سال این سازمان بیخاصیت تا چه اندازه میتوان تاسیسات زیربنایی برای کشور ساخت. هزینه ساخت یک پتروشیمی با ظرفیت یک میلیون تن در سال، تقریبا برابر است با بودجه یک سال صدا و سیما! به همین ترتیب میتوان دید که با هزینه این سازمان چقدر میتوان نیروگاههای برق را توسعه داد و به ناترازی برق پایان داد، تاسیسات نفتی را نوسازی و گسترش داد و هزار و یک مشکلی که اقتصاد کشور را سامان داد. نکته مهمتر اینکه سازمان صدا و سیما تنها یکی از مجموعه پرتعداد سازمانها و نهادهایی است که ردیف بودجههای نجومی دارند.
بر همین اساس میتوان ردیف بودجههای دیگری را هم بازنگری کرد و بر ضرورت یا عدم ضرورت آن پافشاری کرد. بودجه نهادهای فرهنگی که واقعا مشخص نیست چه برایندی دارند، بودجه سازمانهایی که نظارتی بر نحوه هزینهکردشان نیست، موسساتی که باید خودگردان باشند ولی بر اثر ناتوانی مدیریتی از دولت بودجههای کلان میگیرند، مراکزی که اصلا معلوم نیست چرا باید از بیتالمال بودجه بگیرند و چه منفعتی برای عامه مردم دارند و فهرست اضافهای که فقط نیمنگاهی به لایحههای بودجه آن را نشان میدهد.
آیا در وضعیت امروز کشور و در حالی که کسری بودجه امسال بنا به برخی اعلامها ۸۰۰ هزار میلیارد تومان است و در حالی که زیرساختهای فرسوده صنایع مختلف نیاز به بازسازی دارد، در روزگاری که ناترازی آب و برق و گاز زندگی مردم را هر روز بیشتر از دیروز مختل میکند، نباید آن بودجهها را قطع کرد یا لااقل به نسبت بسیاری کاهش داد؟
چندی پیش استاندار مازندران بهدرستی اشاره کرد که وقتی مردم گرسنهاند پرداختن به مسائلی مثل طرح حجاب و عفاف درست نیست. به همین روال میتوان گفت تا وقتی زندگی عادی مردم گرفتار کمبودها و ناترازیهاست و تا زمانی که صنایع حیاتی مثل نفت و گاز و پتروشیمی نیاز به بودجه دارند تا چرخ اقتصاد کشور بچرخد، بودجه دادن به مراکزی مثل صدا و سیما و نهادهای به ظاهر فرهنگی با عملکرد و اولویت و خاصیت نامشخص درست نیست و قطعا اکثریت جامعه راضی به چنین پرداخت بودجههایی نیستند!