به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "
نفت ما"،سخنان تازه حمید پورمحمدی، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه میتواند آغازی برای اجرای خواستهای باشد که چندین سال است از سوی مردم و فعالان مدنی و صاحبنظران سیاسی و اقتصادی کشور دنبال میشود: تغییر ردیفهای بودجه سالیانه کشور و حذف بودجه نهادهای خاصی که در وضعیت اقتصادی فعلی کشور تخصیص بودجه به آنها اصلا اولویت ندارد.
این موضوع البته در ماههای اخیر از سوی رئیسجمهور و برخی شخصیتهای روحانی و رسانههای حاکمیتی هم مطرح شده بود اما تجربه نشان داده است که تا وقتی که چنین اقدامی عملیاتی نشود، نباید چندان به آن توجه کرد. در این مورد خاص همچنین باید هشدار برخی افراد را هم در نظر گرفت که عنوان کردهاند چنین کاری ممکن نیست و هر اقدامی از سوی پزشکیان و دولتش با مخالفتهای عجیب و موانع غریب روبرو خواهد شد. با این همه به نظر میرسد شرایط اقتصادی کشور به گونهای است که چنین تغییری را در بودجه لازم کرده است و دیگر نمیتوان با چنین بذل و بخششی در بودجه کشور را اداره کرد!
رئیس جمهور اول شهریورماه به صراحت گفت: «تا دلتان بخواهد موسسات و بنیادهایی داریم که هیچ بروندادی ندارند، اما به آنها پول میدهیم؛ بعد از این طرف نمیتوانیم معیشت مردم را تأمین کنیم. به یکی پول میدهیم که نباید بدهیم، بعد به آن یکی پولی نیست که بدهیم.» او در همان تاریخ اعلام کرد: «چندین بار به کارشناسان سازمان برنامه و بودجه صحبت کردم که بودجه ریزی را عملیاتی کنند. نمیشود با همین روش که بودجه ریزی میکنیم، جلو برویم.»
حالا پورمحمدی در خصوص برنامههای دولت برای اصلاح ساختار بودجه ۱۴۰۵، گفته است: «دولت مدیون هیچ ردیفی نیست که آن را تا ابد ادامه دهد، بلکه با دقت بررسی میکند که هر سازمانی چه وظایفی دارد و چگونه میتواند مشکلات مردم را حل کند. بنابراین، در حال بررسی ادغام سازمانهایی هستیم که کارهای موازی انجام میدهند. همچنین به دنبال حذف یا کاهش ردیفهایی هستیم که در شرایط فعلی اولویت کمتری دارند.»
«نفتما» تا به حال در چندین گزارش به توصیف و تشریح بودجههای کلانی که به موسسات مختلف داده میشود، پرداخته است. این که با قطع تنها بخشی از این مبالغ در عرض یک یا دو سال یک نیروگاه خورشیدی 3000 مگاواتی ساخت. (نیروگاه اتمی بوشهر هنوز این مقدار برق تولید نمیکند)!، در عرض یک سال حداقل 2000 مدرسه تازه و مجهز ساخت. در عرض کمتر از ده سال میتوان کل سیستم آموزش و پرورش کشور را کوبید و از نو ساخت! و در عرض هر سال 2 پتروشیمی بزرگ ساخت. همچنین در ظرف 10 سال میتوان یک پتروپالایشگاه بزرگ ساخت! (چیزی که برای بسیاری از دولتها به آرزو میماند)
همین اشاره مختصر میتواند اهمیت قطع یا حداقل تعدیل بودجههای کلان اما بیفایدهای را نشان دهد. با این همه توجه به چند نکته دراین خصوص میتواند راهگشای تغییرات لازم موصوف در بودجه 1405 باشد:
1- مشخص است که قطع بودجه نهادها یا موسساتی که سالهاست از بیتالمال ارتزاق میکنند و هر کدام صدها کارمند و تشکیلات بخصوص دارند امکان پذیر نیست. برای مثال به سازمان صدا و سیما توجه کنید که در این سالها به همان اندازه که بیخاصیتتر و کم مخاطبتر شده، عریض و طویلتر هم شده است. قطع بودجه این سازمان یا مراکزی چون بنیاد سعدی، سازمان تبلیغات اسلامی و زیرمجموعههایش، فرهنگستانهای مختلف، جامعه مصطفی و مجموعههایی از این دست آرمانی است اما معلوم است که توقعی بیجاست. آنچه در بودجه 1405 میتواند اتفاق بیفتد این است که لااقل بودجه این مراکز محدود شود یا این که افزایش پیدا نکند. بودجه سالیانه این نهادها گاهی حتی بیش از تورم هم افزایش پیدا کرده است و سرسامآور شده است.
2- شاید در این سالها بیشتر به ارقام بزرگ در بودجه توجه شده است؛ اما وقتی قرار بر تغییر روند است از کنار هیچ مبلغی نباید گذشت. یارانههای پنهان داده شده و کمکهای بی دلیل هم باید قطع شود. مثلا لزومی ندارد که مبالغی به احزاب کمک شود، در حالی که عملا حزب واقعی در کشور نداریم و فقط عدهای کاریکاتوری از حزب دارند.
3- چنین اقدامی اگرچه باید از بودجه بندی دولت شروع شود اما معلوم است که بدون همکاری سایر قوا ممکن نیست. مجلس به عنوان نهاد تصویب کننده لایحه بودجه در این خصوص نقش دارد و ناگفته میتوان پیشبینی کرد که بخشی از نمایندگان بنا به ملاحظات خاص خود نگهبان بخشی از این بودجههای غیرضروری باشند. اما اگر فشار افکار عمومی و تاکید مقامات بلندپایه نظام با این اقدام دولت همراه باشد، میتوان به نتیجه رسیدن بخشی از خواستهها امیدوار بود.
در این میان دولت باید علاوه بر قاطعیت، خود نیز بخشی از بودجههای اضافی خود را در لایحه بودجه 1405 کم کند تا بتواند الگویی برای این کار باشد. بودجه نهاد ریاست جمهوری و زیرمجموعههای آن دست کمی از بودجه های دیگر ندارد!
4- اما نکته بسیار مهم این است که بودجههایی که قرار است کم شود، آیا در جای صحیحش استفاده میشود. آیا بودجهها صرف عمران و توسعه کشور میشود و زیرساختهای صنعتی تقویت میشود؟ آیا بودجه یارانههایی قرار است افزایش پیدا کند که همچون چاه ویل هرچه در آن ریخته میشود میبلعد؟ اگر بخشی از مشکل بودجه کشور پول دادن به مراکز بیفایده و فاقد اولویت است، بخش دیگری هم پدید آمده از بیتوجهی به طرحهای عمرانی درازمدت و بنیادین در کشور است. بدون توجه دقیق به این مساله بودجه از چالهای درآمده و به چاهی بزرگتر فرو میریزد.