۱۶
۷
plusresetminus
تاریخ انتشارسه شنبه ۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۶
کد مطلب : ۱۷۳۲۳۴

مردم حق دارند عصبانی باشند 

مهدی قدیری
مردم حق دارند عصبانی باشند 
همدلی و همراهی ملت و دولت یکی از مهمترین نشانه‌های حکمرانی مقبول است؛ این که مردم به تصمیم‌های دولتمردان اعتماد و اطمینان داشته باشند و در سختی‌ها و مشکلات، دقیقا بر مبنای راه و راهکارهای ترسیمی مسئولان قدم بردارند تا دولت و ملت همراه باهم از بحران‌های مختلف گذر کنند. اما بدون رودربایستی باید گفت که در روزگار ما، و در روزهایی که ناترازی‌ها نفس و توان اقشار مختلف مردم را گرفته است، کمتر چنین همدلی‌ای دیده می‌شود. 
آیا در میان مسئولان کسی از خود پرسیده چرا مردم حاضر به ریاضت اقتصادی نیست؟ چرا قطعی آب و برق و گاز نارضایتی ایجاد می‌کند و مردم برای قول و توصیه و وعده‌های مبنی بر رفع آن هیچ ارزشی قائل نیستند؟ در این سال‌ها چه گذشته که مردم چنین بی‌اعتماد شده‌اند و نگاهی پر از سرزنش و باوری سراسر ناامید به عملکرد مسئولان دارند؟! کافی است فقط به نمونه‌هایی توجه کنیم تا ببینیم چه مسائلی اعتماد و اطمینان مردم را چون خوره می‌تراشد و می‌خورد؟
 وقتی مردم می‌فهمند که ایران به طور مشترک صاحب بزرگترین میدان گازی جهان (پارس جنوبی) است ولی این قطر، شریک دیگر است که بیشترین برداشت را از این میدان دارد، تحمل کمبود گاز و بحران‌های ناشی از آن برایشان مشکل است و عصبانی می‌شوند! 
وقتی مردم به یاد می‌آورند که بابک زنجانی به خاطر بدهی سنگین بابت فروش نفت، حکم اعدام گرفته بود ولی حالا آزاد است و کاسبی جدید راه انداخته است، آن هم در حالی که بانک مرکزی و وزارت نفت اعلام کرده‌اند که او هنوز بدهی‌اش را تسویه نکرده است، عصبانی و بی‌اعتماد می‌شوند! 
وقتی حرف وزیر نیرو هنوز در گوش مردم است که در زمستان سال گذشته اعلام کرد که برنامه‌ریزی کرده‌اند که در سال ۱۴۰۴ قطعی برق نداشته باشیم، اما حالا در برخی مناطق کشور دو مرتبه قطع برق داریم؛ دیگر این وعده که تا پایان سال آینده ناترازی برق پایان می‌یابد، یا این‌که تا یک ماه آینده قطعی برق در سال جاری تمام می‌شود، باورپذیر نیست. کسی نه تنها با این حرف‌ها آرام نمی‌شود، که این جور وعده‌های تکراری، توخالی تلقی می‌شود و مردم را عصبانی می‌کند. 
وقتی یکی از وزرای سابق اعلام می‌کند که همه معضلاتی که امروز گرفتار آن هستند، ۲۰ سال پیش گفته شده است، ولی همه به دنبال استحصال آب، انتقال آب، برداشتن آب ژرف، دلالی، مافیابازی و… بوده‌اند، معلوم است که مردم باید عصبانی باشند و هیچ همدلی و همراهی‌ در مشکلات ناشی از ناترازی‌ها شکل نگیرد!

  مدیرمسول نفت ما
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


ممنون از آقای قدیری بسیار عالی گفتید
ایول
وقتی مردم می‌بینن یه عده فقط حرف می‌زنن و عمل نیست، خب معلومه که دیگه گوش نمی‌دن و عصبانی می‌شن.
تعامل نباید یک طرفه باشه چون در اینصورت در ظاهر تعامل و در واقع استعمار اتفاق می افتد که در نهایت به نتیجه جالبی ختم نمیشود
فاطمه سهرابی
باسلام
باسپاس از نویسنده ی محترم این مطلب که به چنین موضوع بسیار مهم وفراگیری اشاره داشتن وبحث مهم این روزهای مردم هست چه بسا مردم مااز شرایط بسیار سخت تری باتکیه به تدبیر دولت عبور کرده نمونه بارزش زمان جنگ که باتمام قوا کنار دولت بودن وحمایت کردن اما امروزه چنین توقعی نمی توان کرد
مهرداد68
خدا بداد برسد زمستان
از الان هیزم جمع کنم
جناب آقای شریعتمداری،

اقدامات اخیر شما شبیه یک عملیات پنهانی و یک حمله برق‌آسا است. با این حال، به نظر می‌رسد که شما معتقدید که صرفاً تعویض لاستیک‌های یک وسیله نقلیه با نقص شدید موتور می‌تواند مشکل اصلی را حل کند!

مشکل اصلی هلدینگ خلیج فارس در سوء مدیریت اساسی و دسیسه‌های باندها نهفته است.

چگونه ممکن است میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری شده در پروژه‌های PDH، هرمز و اکنون الماس توسط بی‌کفایت‌ترین مدیران به خطر بیفتد؟

یکی از معاونان شما، آقای الف...، حتی برادر همسر خود را به عنوان مدیر پروژه منصوب کرد - نه برای تهیه تجهیزات با کیفیت بالا، بلکه برای حمایت از واردات قراضه صنعتی بی‌کیفیت از چین، به نفع دار و دسته‌اش.

چرا پروژه PDH در چنین وضعیت بحرانی قرار دارد؟

چرا مدیر مسئول پتروشیمی هرمز به جای انجام وظایف خود، در ترکیه اسکی روی آب می‌کند؟

چرا استفاده از افراد بی‌صلاحیت که با نفوذ سردار ر.س. در مناصب کلیدی قرار گرفته‌اند را تحمل می‌کنید؟

این شخص حتی به دفترش نمی‌آید. بعد میلیون‌ها دلار برای خرابکاری در پروژه‌ها و فساد دریافت می‌کند، در حالی که مردم زحمتکش آبادان، ماهشهر و عسلویه باید هر روز در دمای ۵۰ درجه سانتیگراد کار کنند!
میر علاقبند
فساد و سوء مدیریت سیستماتیک است. مانند یک شبکه فساد سازمان‌یافته است.

عدم نظارت و دخالت بخشی از نیروهای امنیتی در حمایت از این باندهای جنایتکار (آقای ش. رئیس بخش انرژی وزارت اطلاعات) و رئیس قبلی او، آقای م.، این وضعیت را ایجاد کرده است که یکی از بهترین شرکت‌های فنی در ایران عملاً نابود شده است.

گزارش‌های زیادی در مورد آقای م. وجود دارد که حتی استاندار شده بود. اکنون او و برادرزاده‌اش از سمت‌های قبلی خود برکنار شده‌اند. اما سرطان فساد در حال رشد است، زیرا جاسوسان و باندهای فاسد هنوز توسط نیروهای خاصی حمایت می‌شوند.

هدف آنها نابودی سیستم از درون است، با انتصاب احمق‌ترین و بی‌صلاحیت‌ترین فرد در سمت‌های کلیدی، در حالی که افراد پشت صحنه به دزدی سیستماتیک خود ادامه می‌دهند.